چرا انجام تکلیف خانه این قدر مایه ی درد و رنج است؟

چرا انجام تکلیف خانه این قدر مایه ی درد و رنج است؟

آیا تکلیف خانه در منزل شما مسبب تنش و شکل گیری احساسی از سرخوردگی زیاد است. اگر جواب تان مثبت است، باید بگویم شما تنها نیستید.
گروه آموزش و پرورش گوپی
1399/2/12
0 نظر

آیا تکلیف خانه در منزل شما مسبب تنش و شکل گیری احساسی از سرخوردگی زیاد است. اگر جواب تان مثبت است، باید بگویم شما تنها نیستید. هر روز من تلفن ها و ایمیل هایی از والدینی که از نبرد بر سر تکالیف مدرسه خسته شده اند، دریافت می کنم، بیش تر والدین با اوقات تلخی در تعجب اند، که چرا مشق شب موجب به وجود آوردن چنین مشکلی است!؟ برای یافتن پاسخی مناسب به این پرسش، چندین مشخصه ی مهم باید مورد توجه قرار گیرد.

 

● تکلیف خانه چیزی بیش از تکلیف صرف است

تکالیف تنها یک سری وظایف نیستند که فرزند شما هر شب ملزم به انجام شان باشد، تکلیف تمرینی است در جهت گسترش مسیولیت پذیری و کسب مهارت های لازم در جهت حل مشکلات. به وظایفی که شما به عنوان یک فرد بالغ دارید فکر کنید؛ ایمیل هایی که باید مرتب شوند، صورت حساب هایی که باید پرداخت شوند، بودجه ای که باید پس انداز شود، خوارباری که باید تهیه شود، مدارک مدرسه که باید هماهنگ شود، حساب و کتاب، و بایگانی کردن. این ها تنها چند مورد محدود هستند. شما اولین بار چه زمانی به تمرین هر کدام از این مهارت ها پرداختید؟ بیش تر شما می توانید ردپای توسعه ی مهارهای تان را در عقب، در تکالیف تان بیابید.

تکلیف نخستین موقعیتی است که به کودک فرصت داشتن تسلط می دهد. روزی، وقتی که پسرم 18 ماهه بود، ما دو نفر به همراه چند نفر از وابستگان مان سر میز غذا بودیم. وقتی پس از صرف غذا من مشغول تمیز کردن پسرم بودم او بیش تر راغب به سرگرم کردن دختر عمو، پسر عموهایش بود و با من همکاری نمی کرد. من سعی کردم یک قیافه ی جدی بگیرم و اجازه ندادم تصور کند لوس بازی هایش از جانب من پذیرفته است. اما او دست بردار نبود و هم چنان به فشار دادن دکمه های لباس من ادامه داد. در پایان موفق شدم او را تمیز کنم ولی با ناکامی شکوه کردم؛ از کجا فهمید که چگونه مرا از کوره به در ببرد!؟

اگر شما عادت کنید در طول روز در زمان های مناسب به کودکان تان اجازه ی انتخاب کردن بدهید و به انتخاب های آن ها احترام بگذارید، خواهید دید که در زمان انجام تکالیف با مشکلات کم تری رو به رو می شوید. در مورد تکالیف، چندین مورد وجود دارد که به کودکان تان آزادی انتخاب می دهد.

عموزاده ی همیشه تیزبین و بسیار آگاه من متذکر شد که؛ او صد برابر بیش تر از آن چه که تو زیر نظرش قرار می دهی، تو را زیر نظر دارد. تو برای پر کردن روزت مسیولیت های دیگری هم داری، اما تنها مسیولیت او مطالعه و تقلید توست. در این روند او به سرعت یاد می گیرد که چگونه تو را مورد آزمایش قرار دهد. هوم. نکته ی بسیار خوبی است.

از روزی که کودک شما به دنیا می آید، غایت او شروع به رشد می کند، و بیش تر از آن چه که مد نظر شماست به سمت استقلال حرکت می کند. هر پدر یا مادری آرزو دارد هنگامی که فرزندش سنین بلوغ را به پایان رساند، یک بزرگ سال خوشحال، موفق و متعادل باشد. کودکانی که مسیله ی استقلال برای شان به یک موضوع جنجالی تبدیل می شود، به سرعت می آموزند که والدین شان برای تکالیف ارزش زیادی قایل اند. تکلیف چیزی است که می توانند بر آن تسلط داشته باشند.

بسیاری از کودکان اگر دوستانی داشته باشند، که مسیله ی تکلیف در زندگی آن ها هم مسیله ی آزار دهنده ای باشد، به سرعت یاد می گیرند تکالیف را به مسیله ای برای چانه زدن، جر و بحث کردن و ادا درآوردن تبدیل کنند. این الگوی فکری در بیش تر کودکان خودآگاهانه نیست. مسیله ی مهم در زندگی آن ها داشتن اندکی تسلط است و تکلیف چشم گیرترین شیوه برای رسیدن به این هدف است. مطمینا" این جملات برای شما آشنا هستند؛ مرا مجبور نکنید که تکالیف ریاضی ام را امشب لنجام دهم! یا چرا من مجبورم که مشق بنویسم؟ این کاملا" بی معنی است! من آن را انجام نخواهم داد!

● چگونه می توان بر مسیله ی تسلط غلبه کرد؟

بهترین روش برای غلبه بر مسیله تسلط، دادن مقداری تسلط به کودک تان است. البته، منظور از این حرف این نیست که به آن ها اجازه بدهید کنترل خانه را در دست بگیرند و یا با تکالیف آن چنان که برای شان خوشایند است رفتار کنند. منظور این است که در زمان مناسب و به شیوه ی صحیح به آن ها اجازه ی تسلط داشتن بدهید. این گونه متوجه خواهید شد که جنگ بر سر تکالیف به سرعت فرو خواهد نشست. مثلا" اگر می خواهید شام درست کنید از دخترتان بپرسید: برای شام کباب دیگی را ترجیح می دهی یا ماکارونی؟ سپس، هر کدام را که او انتخاب می کند درست کنید. با دادن دو اختیار به دخترتان، شما از این جهت که او چیزی مناسب را انتخاب خواهد کرد، بیمه خواهید شد. و با عمل کردن بر طبق انتخاب او، شما به او اطلاع می دهید که عقیده اش اهمیت دارد و او نیز دارای مقداری تسلط است.

به کودکان تان اجازه ی داشتن انتخاب های متعدد بدهید... آن ها را در جریان انتخاب غذاهایی که در طول هفته مصرف می کنید و نوشتن لیستی که برای خرید خواربار تهیه می کنید قرار دهید. اجازه بدهید آن ها انتخاب کنند که هر شب کدام برنامه ی تلوزیون را تماشا کنید. (اگر بیش تر از یک فرزند دارید، برای شان نوبت تعیین کنید.) به آن ها اجازه بدهید که در تصمیم گیری به جاهایی که می روید مشارکت کنند. اجازه بدهید که نوع پوش شان را در مدرسه خودشان تعیین کنند. اگر کودک شما نمی خواهد که ژاکت بپوشد، مثلا" به او بگویید جینی، بیرون هوا سرد است. باید ژاکت بپوشی. از بین این دو تا کدام را انتخاب می کنی؟ اگر اگر به همین طرز ساده به کودک تان اجازه ی انتخاب کردن بدهید، می توانید از به وجود آمدن نزاع بر سر قدرت جلوگیری کنید. این مسیله می تواند در مورد همه ی سنین از خردسالان گرفته تا جوانان سودمند باشد.

بهترین روش برای غلبه بر مسیله تسلط، دادن مقداری تسلط به کودک تان است. البته، منظور از این حرف این است که به آن ها اجازه بدهید کنترل خانه را در دست بگیرند و یا با تکالیف آن چنان که برای شان خوشایند است رفتار کنند.

واقعا" عملی است! به پسر 18 ماهه ی من برگردیم... او کودکی طالب استقلال بود، و هنوز هم است. (من عقیده ای در مورد این که این ویژگی را از کجا کسب کرده ندارم!) یک روز شوهرم به دنبال مارکی رفته بود تا او را از مهد کودک به خانه بیاورد. در طول راه مارکی از این که شوهرم دستش را بگیرد امتناع می کند. به محض این که شوهرم سعی می کند دست مارکی را بقاپد و محکم نگه دارد، مارکی وانمود می کند که هنگام راه رفتن پاهایش می لنگد. سپس مثل ماکارونی روی زمین وا می رود. شوهرم نخست اندکی سرخورده می شود. اما بعد تصمیم می گیرد به او چندین مورد برای انتخاب پیشنهاد کند. مارک، یا در محوطه ی پارکینگ دست بابا را نگه دار، یا بابا مجبور می شود تو را بغل کند . دو روز مارک بی وقفه خود را روی زمین انداخت بنابراین شوهرم مجبور شد او را بغل کند. مارک تا ماشین لگد می زد و فریاد می کشید. روز سوم مارک تصمیم گرفت که اجازه بدهد به جای این که پدرش او را بغل کند، دستانش را بگیرد و تا ماشین قدم بزنند. حال بیش از یک سال می گذرد و با مارک در مورد این مسیله مشکل تازه ای نداشتیم.

اگر شما عادت کنید در طول روز در زمان های مناسب به کودکان تان اجازه ی انتخاب کردن بدهید و به انتخاب های آن ها احترام بگذارید، خواهید دید که در زمان انجام تکالیف با مشکلات کم تری رو به رو می شوید. در مورد تکالیف، چندین مورد وجود دارد که به کودکان تان آزادی انتخاب می دهد.

● بعضی مثال ها بدین شرح اند

تو باید برای امتحان تلفظت در روز جمعه مطالعه کنی. ترجیح می دهی که شبی 10 دقیقه در طول این هفته مطالعه کنی، یا 20 دقیقه روزهای سه شنبه و پنج شنبه؟

من امشب باید شام درست کنم و خواهرت را به کلاس رقص ببرم. تو ترجیح می دهی که تکالیفت را الآن با من انجام دهی، یا زمانی که من جنیفر را به کلاس رقص می رسانم؟

برای گزارش یک کتاب ما سه کتاب داریم که با آن چه که معملت به عنوان ملاک تعیین کرده مناسبند. از این سه تا کدام شان را بیش تر دوست داری؟

کدام یکی را می خواهی اول انجام دهی، تکالیف ریاضی یا علوم را؟

فکر می کنی چه مقدار زمان برای انجام تکالیف زبان لازم داری، 15 تا 20 دقیقه؟ من تایمر را برای این مدت تنظیم می کنم، آیا می توانی تکلیفت را تا تمام شدن وقت به پایان برسانی؟

از آن جا که تو خواندن داستان کوتاه و مقاله ها را دوست داری معلمت به ما پیشنهاد گرفتن حق اشتراک یک مجله را داد. من به چند مورد نگاه کردم و به نظرم رسید این سه تا خوبند. تو کدام شان را انتخاب می کنی؟

● بیش تر از انتخاب صرف

وقتی که شما به کودک تان حق انتخاب می دهید، و از انتخاب او پیروی می کنید، شما علاوه بر این که به او مقداری تسلط می دهید، به او اطلاع می دهید که برای نظرش ارزش قایلید. این که کودک احساس کند دیگران برای نظرش ارزش قایلند، علاوه بر این که موجب تقویت حس اعتماد به نفس می شود، به افزایش انگیزه اش نیز کمک خواهد کرد. برای کودک تان ارزش و احترام قایلید (در کنار تسلط مناسبی که بر او دارید) متقابلا" فرزند شما برای شما ارزش و احترام قایل می شود... که این موضوع باعث می شود زمان انجام تکالیف صلح آمیزتر می کند. این احترام متقابل دیگر بخش های زندگی خانوادگی را لذت بخش تر می کند، و می تواند پایه ریزی خوبی باشد برای زمانی که کودک شما وارد سنین نوجوانی می شود. (این شیوه ی برخورد در مورد نوجوانان نیز مؤثر است●

سردردهای ناشی از تکالیف اضافی

رایج ترین جر و بحث ها بر سر تکالیف زمانی به وجود می آیند که شما به خاطر به دست آوردن تسلط می جنگید. بعضی از کودکان ممکن است با مسایل اضافی درگیر باشند. تکلیف ممکن است که آن ها را کاملا" به دردسر انداخته باشد. ممکن است نتوانند به طرز مناسبی از پس این شکست بربیایند. ممکن است که آن ها توجه شما را برای تکالیف نخواهند، ممکن است بعضی از آن ها بی برنامه باشند و ندانند که چگونه تکالیف یا مطالب و لوازم مدرسه شان را مرتب کنند. ممکن است به قدری مشغول باشند که نتوانند روی تکالیف شان متمرکز شوند. هر کدام از این مسایل باید به گونه ای حل و فصل شود؛ اما توجه داشته باشید که مسیله ی تسلط در ابتدا غیر قابل کنترل به نظر می رسد.


نویسنده Susan Kruger منبع وب گاه www edarticle com
علوی www alavigroup com

نظرات کاربران پیرامون این مطلب

انصراف از پاسخ به کاربر