مطالعه روش های ایجاد انگیزه و ترغیب دانش آموزان به تحصیل

مطالعه روش های ایجاد انگیزه و ترغیب دانش آموزان به تحصیل

انگیزش انسانی یک موضوع بسیار پیچیده است صدها روان شناس زندگی خود را صرف کرده اند تاعلت نحوه رفتار انسان راکشف کنند کوشش های آنان به موفقیت های زیادی منجرشده است امروزه مانسبت به چند دهه ی قبل اطلاعات زیادی درباره ی این موضوع داریم اما این موفقیت ها بدین معنا نیست که درک و فهم ماکامل شده است و اکنون می توانیم به این دانش جدید تمام اشکال رفتارها و نگرش های ضد باروری در مدارس کلاسها رامتوقف کنیم لذا به روشهای انگیزش در دانش آموزان می پردازیم
گروه آموزش و پرورش گوپی
1399/2/12
0 نظر

● مقدمه :

 

نخستین نکته ای که معلمان باید بدانند این است که انگیزش انسانی یک موضوع بسیار پیچیده است صدها روان شناس زندگی خود را صرف کرده اند تاعلت نحوه رفتار انسان راکشف کنند کوشش های آنان به موفقیت های زیادی منجرشده است امروزه مانسبت به چند دهه ی قبل اطلاعات زیادی درباره ی این موضوع داریم اما این موفقیت ها بدین معنا نیست که درک و فهم ماکامل شده است و اکنون می توانیم به این دانش جدید تمام اشکال رفتارها و نگرش های ضد باروری در مدارس کلاسها رامتوقف کنیم اگرموضوع انگیزش انسان اینقدرساده بود معلمان به حل بسیاری از مشکلاتی که با اندک انگیزش دانش آموزان قابل رفع بود فایق می آمدند بنا براین معلمانی که برای افزایش انگیزش تحصیلی دانش اموزان فعالیت می کنند باید بینش و اهدافی متعادل داشته باشید معلمان باید علاوه برداشتن اهدافی متعادل برای افزایش انگیزش تحصلی دانش آموزان باید آگاه باشند که مجموعه ی یکسانی از شیوه های علمی که در تمام موفقیت موثر باشند وجود ندارد.

از آنجایی که تدارک محیط های مناسب برای دانش آموزان باعث افزایش انگیزش یادگیری آنان می شود از این رو معلمان باید زمان زیادی را جهت آموختن شیوه های آماده سازی محیط مناسب برای دانش آموزان صرف کنند،زیرا این عمل بسیار پیچیده است معلمانی که با تغییر پی در پی روش های تربیتی خود سعی در ایجاد تقویت و پیشبرد انگیزش تحصیلی هستند توصیه می شود که این عمل را بتدریج انجام دهند زیرا ایجاد تغییرات پی درپی حالتی از شوک در افراد ایجاد می کند.

● کلیاتی در مورد انگیزش :

انگیزش از جمله مباحثی است که قرن ها توجه پژوهشگران را به خود جلب کرده است و دانشمندان به این نتیجه رسیده اند که ارزیابی انگیزش انسان بسیار پیچیده است را برخی از دانش آموزان علاقه زیادی به درس، مدرسه و تحصیل دارند و برخی علاقمند به این امور نیستند بررسی چگونگی و چرایی این انگیزه مورد سؤال و بحث بسیاری ازاولیاء، معلمان ومربیان است.

یادگیری یک لذت است . اما نه یادگیری شعار زده و تشریفاتی .

یادگیری یک لذت است ، اما چه بر سر آن آمده است ؟ چرا از یادگیری لذت نمی بریم و لذت های دیگر را به آن ترجیح می دهیم ؟ یک واقعیت مسلم درباره وضع فعلی یادگیری و دانایی این است که آنها به صورت سوژه های شعاری درآمده اند . همه از بزرگ و کوچک ، رییس و زیردست ، دولت مرد و شهروند درباره شان و منزلت دانایی و دانستن ، حرف های قشنگ می زنند همه می گویند یادگیری چیز خوبی است ، همه می گویند یادگیری امری ضروری است ، می گویند زندگی بدون یادگیری معنا ندارد ؛ اما واقعیت های جامعه ما چیز دیگری را نشان می دهد . یکی از بلاهایی که بر سر یادگیری آورده ایم ، این است که آن را بیش از حد ، شعار زده کرده ایم . چقدر باید تاسف خورد که بیشتر احادیث و سخنان ایمه و بزرگان در باب یادگیری و دانش ، در سخنرانی افراد فقط برای خالی نبودن عریضه و درموقعیت ها و مکان های مختلف ( به صورت نوشته هایی بر روی پارچه و کاغذ ) فقط برای قشنگی و ژست عالمانه مورد استفاده قرار می گیرند .

خیلی از افراد در جامعه ما بلدند درباره ضرورت و منزلت یادیگری و دانایی ، نطق غرایی بکنند ، اما در عمل کاری انجام نمی دهند . شعار زدگی یادگیری آفت های زیادی در جامعه ما ایجاد کرده است :

خودفریبی ناشی از توجه به ظواهر موضوع .

جدی تلقی نشدن جایگاه یادگیری در زندگی مردم

انحراف در علت یابی و آسیب شناسی معضلات فرهنگی

عدم استفاده صحیحی از موقعیت های علمی

تنزل جایگاه و شان دانایی و استفاده ابزاری و تشریفاتی از دانش افزایی

ساده انگاری و ساده اندیشی درباره یادگیری و دانایی .

فرض کنید خبرنگار هستید میکروفون را در دست بگیرید و از دانش آموزان و دانشجویان سوال کنید چرا درس می خوانید ؟ از معلم و استاد سیوال کنید چرا دوست دارید فرزندتان درس بخواند ؟ از مردم کوچه و بازار سوال کنید آیا یادگیری خوب است ؟ به طور حتم جواب های قشنگی خواهید شنید . حرف های گنده گنده و سطح بالا از کوچک ترها و حرف های عالمانه و خیر خواهانه از بزرگ ترها . اما حیف که فقط حرف ها قشنگند ولی چیزی از واقعیت های تلخ جامعه نمی کاهند . یادیگری یک لذت است . اما نه یادگیری شعار زده و تشریفاتی . لذت یادگیری ، به جای حرف و شعار به باور نیاز دارد به فرصت هایی برای چشیدن این لذت نیاز دارد و به شعف و عطش درونی نیاز دارد . لذت یادگیری را با هیچ توجیه و شعاری از خود دریغ نکنید .

● یادگیری و دانش آموز:

یکی از سوژه های مورد توجه اکثر خانواده ها مسایل تحصیلی فرزندان است . والدین دوست دارند فرزندانشان بیشترین و بهترین پیشرفت تحصیلی را داشته باشد و از طرف دیگر ، افت تحصیلی ، برای آنها موضوعی غیر قابل پذیرش است . والدین از این که فرزندانشان به هنگام ورود به دوره های راهنمایی و متوسطه دچار افت می شود ، متعجب شده و سیوال می کنند که چرا دیگر فرزندشان انگیزه ای برای درس خواندن ندارد؟ دریافتن دلایل ضعف و مشکلات تحصیلی دانش آموزان عمدتاً به مسایلی از قبیل تنبلی و بی خیالی و بازیگوشی استناد می شود . ولی آیا این همه داستان است ؟

به جرات می توان گفت که والدین مدارس معلمان و سایر افراد در ارتباط با موضوع مسایل تحصیلی دانش آموزان ، بسیار ساده انگارانه و سطحی رفتار می کنند . کمتر کسی است که در علت یابی افت تحصیلی به لذت یادگیری نیز توجه کند .

به چندین و چند دلیل ، ما یعنی مدرسه و والدین کاری می کنیم که لذت یادگیری از دانش آموز گرفته می شود . وقتی این لذت کم می شود و یا از بین می رود طبعاً افت انگیزه و به دنبال آن افت تحصیلی پیش می آید . و ما چه می کنیم تا این افت ها جبران شود ؟

اگر درک کنیم که یادیگری لذت است شاید بهتر بتوانیم پی ببریم که چرا از تلاش هایمان کمتر نتیجه می گیریم ؟ مگر می توان در کسی به زور انگیزه ایجاد کرد ؟ مگر لذت بردن از چیزی می تواند تحمیلی باشد ؟ چه پیش می آید که یک دانش آموز کنجکاو و علاقمند به یادگیری ، در 6 سالگی به تدریج به فردی بدون انگیزه تبدیل می شود ؟ یک دلیل عمده آن همین است که فرایند یاددهی یادگیری در جامعه ما نه تنها منطقی نیست ، بلکه گاهی جنبه منفی هم دارد . مدارس و کلاس های ما گاهی نه تنها ایجاد انگیزه نمی کنند ، بلکه انگیزه های داشته را هم از بین می برند . بازخواست های معلم و والدین از درس و مشق ، امتحانات ، سخت گیری- ها و کنترل ها ، تکالیف تحمیلی و غیر فعال ، تاکید صرف و جایزه و ایجاد انگیزه های بیرونی و سایر موارد ، منجر به یک نتیجه می شوند : یادگیری از عملی اختیاری به عملی اجباری تبدیل می شود . در این وضعیت کودک یا نوجوان ، دیگر از یادگیری لذت نمی برد و آن راکاری برای خودش نمی داند . چرا بعضی از دانش آموزان به تدریج از درس و مدرسه نیز بیزار می شوند ؟ آیا این پدیده ذاتی است ، یا محصول اکتساب است ؟ چرا به جای آنکه موقعیت -هایی برای لذت بردن از یادگیری تدارک ببینیم ، کاملاً برعکس عمل کرده و موقعیت ها و فرصت ها را علیه لذت یادیگری به کار می گیریم ؟ نیت مدارس و والدین خیرخواهانه است اما این خیرخواهی با ناشیگری و ناکارآمدی توام شده و بازخوردی منفی برجای می گذارد . در بیشتر تلاش های مدارس و والدین برای ارتقاء و انگیزه تحصیلی و ایجاد زمینه برای پیشرفت تحصیلی نوعی از زور و تحکم نهفته است . البته دلیل اصلی استفاده از چنین روش هایی بی حوصلگی و تسریع در نیل به نتیجه است .

اگر به مشکلات تحصیلی دانش آموزان ، از زوایه لذت یادگیری نگاه کنیم ، به طور حتم دریافتن راهکارهای اصلاحی نیز به نتایج متفاوتی خواهیم رسید . اصلاً کسی به این نکته توجه دارد که بزرگترین وظیفه آموزش و پرورش ، یاد دادن نیست ، بلکه ایجاد شوق یادگیری است . آموزش و پرورش ایران در این باره چگونه عمل می کند ؟

چون نمی توانیم شوق یادگیری را در سطح گسترده ایجاد کنیم ، لذا از چند موفقیت علمی دانش آموزان در مسابقات و المپیادها ذوق زده می شویم مدارس ما بیش از هر چیز به روح جدیدی از جنس لذت یادگیری نیاز دارند . با علم کردن شاگر اول ها ، المپیادی ها ، برندگان مسابقات ، تیزهوش ها ، موفقیت های مدارس برخوردار و غیره ، ضعف های خود را در عدم ایجاد شوق یادگیری و تحرک علمی می پوشانیم . منطقی بیاندیشیم ، اگر ما به جای دانش آموزان امروزی بودیم چه می کردیم ؟ آیا وقتی شرایطی فراهم می آوریم که دانش آموز از یادگیری لذت نمی برد ، حق داریم که افت تحصیلی را غیر عادی تلقی کنیم ؟ آیا در چنین شرایطی می توان انتظارداشت که کسی کشته و مرده یادگیری باشد ؟!


ربابه مزیدی
مقالات ارسالی به آفتاب

نظرات کاربران پیرامون این مطلب

انصراف از پاسخ به کاربر