تکالیف مدرسه

تکالیف مدرسه

انجام یا عدم انجام تکالیف، مقوله ای است که مربوط به خود بچه ها می شود.
گروه آموزش و پرورش گوپی
1399/2/12
0 نظر

انجام یا عدم انجام تکالیف، مقوله ای است که مربوط به خود بچه ها می شود. زیرا این قلم آنهاست که باید روی کاغذ حرکت کند، ذهن و اندیشه ی آنهاست که باید بسط و گسترش یابد، و در نهایت کارنامه ی آنهاست که به خانه آورده می شود.

 

بسیاری از والدین خود را،درگیر مقوله ی تکالیف فرزندان شان می کنند،و در واقع در دام می افتند، به نحوی که انجام تکالیف مدرسه ی بچّه ها مشکل والدین می شود.آنها مرتب به بچّه ها اولتیماتوم می دهند،و خط و نشان می شکند.حتّی اجازه ی بیرون رفتن،بازی کردن و تماشای تلویزیون را تنها مشروط و منوط به انجام تمام و کمال تکالیف می کنند.آنها،بچّه ها را تهدید می کنند،جیغ می کشند و فریاد می زنند،و در نهایت اگر تکالیف انجام نشود، و نمرات هم خوب نباشد،خسته می شوند و دست از داد و بیداد برمی دارند.

مسیولیت ما،به عنوان پدر و مادر،فراهم کردن فرصت هایی برای فرزندان است،تا بتوانند در سایه ی این فرصت ها،تکالیف خود را انجام دهند.این فرصت از نظر زمانی می تواند نیم ساعت،یک ساعت و یا حتّی یک ساعت و نیم باشد.در این مدّت فرزندان ما،باید پشت میز با کتاب های درسی خود،که در نزدیکی و دسترس شان قرار دارد،بنشینند.ارایه ی این فرصت وظیفه ی ماست.ضمن آن که ما فرصت انتخاب مکان را نیز می دهیم،تا آنها جای خود را انتخاب کنند.(اتاق نشیمن، آشپزخانه،یا اتاق خودشان)و در آخر،حتّی به آنها فرصت انتخاب خواندن یا نخواندن درس شان را نیز می دهیم.

بعد از تمام این کارها،دو راه برای درس حاضر کردن وجود دارد.اوّل این که،آنها می توانند ضمن انجام تکالیف درس خود را حاضر کنند(یعنی خواندن و نوشتن)، و یا می توانند تکالیف شان را به صورت ذهنی انجام دهند،و با همین روش درس خود را حاضر کنند.(خواندن)با هر دو روش آنها درس حاضر خواهند کرد-اگر چه یادگیری درس ها سخت و مشکل خواهد بود.

معلّم های مدرسه که خود به آموزش پیامدها به کودک کمک می کنند،شاید با راه دوّم درس حاضر کردن موافق نباشند و آن را نپذیرند.

به مثال زیر توجّه کنید،راشل در حلّ مشکل انجام تکالیف پسرش سین،دست به اقدام مهمّی می زند،که در زیر می آید:

ـ راشل: بسیار خب،سین.حالا وقت انجام تکالیف ات است.ما برای تو،این ساعت را،زمان انجام تکالیف ات را در نظر گرفته ایم.حالا آماده ای؟

ـ سین: آه.مامان،حالا باید حتماً تکالیف ام را انجام دهم؟

ـ راشل: خب...تو می توانی با انجام تکالیف ات درس ات را حاضر کنی،یا این که می توانی تکالیف ات را ذهنی انجام بدهی و درس ات را یاد بگیری.حالا امشب کدام یک از این دو راه را انتخاب می کنی؟

ـ سین: من می خواهم تکالیف ام را ذهنی انجام بدهم و درس ام را حاضر کنم.

ـ راشل: بسیار خب،پسرم.تو می توانی،این روش را برای درس حاضر

کردن انتخاب کنی.امّا امیدوارم بتوانی معلّم ات را هم مجاب کنی،تا با این روش موافقت کند.فکر می کنی او،برای انجام تکالیف،این روش را قبول می کند؟

ـ سین: نمی دانم؟

ـ راشل: خب،چرا قبل از آن که بخواهی تکالیف ات را ذهنی انجام بدهی و درس ات را حاضر کنی،به این موضوع خوب فکر نمی کنی؟تو یک ساعت فرصت داری تا به درستی فکر کنی،این برای تو زمان زیادی است.بعد از این که خوب فکرهایت را کردی،بیا تا ببینمت.

کمک والدین به فرزندان شان در انجام تکالیف،به هیچ وجه کار اشتباهی نیست.بسیاری از کودکان در این زمینه از والدین خود کمک می خواهند،و ما باید با اشاره و یا توضیح به آنها کمک کنیم.امّا تنها زمانی که کودک از ما درخواست کمک می کند،و تا مادامی که این کمک برای او مفید و سودمند باشد.درضمن زمانی که عصبانی و بی حوصله می شویم،و به قول معروف طاقت مان طاق می شود،دیگر نباید کمک کنیم،تا همین جا کمک ما کافی است.نکته ی دیگر این که،وقتی کودک از ما درخواست کمک نمی کند،نباید خودمان داوطلب کمک به او شویم.

با این روش،ما اجازه نمی دهیم تا با روشی غلط و نادرست مشکل فرزندان مان در مورد انجام تکالیف آنها،مشکل ما بشود.ضمن آن که نحوه ی برخورد و شیوه ی کمک ما،الگوی رفتاری مثبتی را نیز به کودک ارایه می دهد.

امّا نقش مثبت ما،درهمین جا تمام نمی شود.هنگامی که ما،در مورد انجام امور خانه،یا محلّ کارمان،با کودکان حرف می زنیم،به طور غیرمستقیم راه و روش درست انجام تکالیف را نیز به آنها یاد می دهیم.به طور مثال به آنها می گوییم: حالا که کارهایم را انجام دادم،احساس راحتی می کنم. یا بلافاصله بعد از خوردن شام می گوییم: باید کارهای خانه را انجام دهم و تمام کنم. یا تا وقتی که این کارها را انجام ندهم و تمام نکنم، به هیچ وجه احساس خوبی ندارم،و نمی توانم کار دیگری را انجام دهم. با گفتن این گونه جملات،الگوی رفتاری مثبتی را به کودکان مان ارایه می دهیم.

البتّه، عدم تمایل به انجام تکالیف موضوع پیچیده ای است،که یک دلیل آن تنبلی است.امّا دلایل بسیار دیگری نیز وجود دارد،که در درون این مشکل نهفته است.بعضی ازاین دلایل می تواند اختلال یادگیری،مشکل عصبی،مشکل کمبود توجّه،یا مشکل نگرشی،در کودک باشد.در چنین مواردی، درمان علایم توسط والدین،به هیچ وجه کار درستی نمی باشد،زیرا تنها نشانه ها درمان می شوند،و ریشه ی مشکل به قوّت خود باقی می ماند و از بین نمی رود.اگرشما نیز متوجّه چنین مواردی در فرزند خود شدید،حتماً با یک متخصص مشاوره کنید.


نویسنده فاستر دبلیو کلاین و جیم فی ترجمه میترا خطیبی منبع کتاب تربیت با عشق و منطق
راسخون www rasekhoon net

نظرات کاربران پیرامون این مطلب

انصراف از پاسخ به کاربر