علل افت تحصیلی در مدارس شاندیز در سال تحصیلی 87-1386

علل افت تحصیلی در مدارس شاندیز در سال تحصیلی 87-1386

به موازات پیشرفت امور آموزشی و سایر تحولات فرهنگی یکی از مسایلی که مد نظر قرار دارد، مسیله افت آموزشی است . این موضوع از جمله معضلاتی است که جامعه امروز گرفتار آن است ،(( آموزش و پرورش جلسات متعدد برای حل این معضل برگزار نموده و دیدگاه های اهل فن را جمع آوری نموده ولی در عمل حادثه خاصی رخ نداده)) و هر روز نیز بر آمار و ارقام آن افزوده می شود .
گروه آموزش و پرورش گوپی
1399/2/12
0 نظر

به موازات پیشرفت امور آموزشی و سایر تحولات فرهنگی یکی از مسایلی که مد نظر قرار دارد، مسیله افت آموزشی است . این موضوع از جمله معضلاتی است که جامعه امروز گرفتار آن است ،(( آموزش و پرورش جلسات متعدد برای حل این معضل برگزار نموده و دیدگاه های اهل فن را جمع آوری نموده ولی در عمل حادثه خاصی رخ نداده)) و هر روز نیز بر آمار و ارقام آن افزوده می شود .

 

این امر در دوران گذشته نیز مطرح بوده است ، در سال 1337 (خورشیدی) آمار و ارقام منتشر شده ، میزان افت تحصیلی و پایین بودن سطح معلومات دانش آموزان مورد توجّه اولیای امور قرار گرفته که دکتر لطف ا.. مفخم استاد دانشگاه ادبیات در سال 1338 دلایل افت تحصیلی را این چنین بیان می نماید :

▪ خانواده و عدم توجّه آنان به امر آموزش فرزندان منجر به افت تحصیلی می شود .

▪ مشغله کاری اعضای خانواده ، تعداد زیاد فرزندان ، کوشش پدر از صبح تا شب برای تهیه یک لقمه نان ، در گیری مادر برای امور داخلی منزل ، ناراحتی های روحی که پدر و مادر بر اثر عوامل داخل و خارج خانه دارند دیگر فرصتی برای وقت گذاری برای تربیت و آموزش فرزندان باقی نمی ماند.

▪ محیط هم از دیگر عوامل افت تحصیلی دانسته شده است ، هنگامی که پدر در خارج و مادر در داخل خانه وقتشان برای تهیه لقمه نانی صرف می شود ، فرزند وقت خود را در کوچه می گذراند .

▪ معلم و نحوه تربیت او و عدم دقت و توجّه در محیط دانشسراها یکی دیگر از عوامل افت تحصیلی قلمداد شده است .

▪ ازدیاد وسایل تفریح از دیگر علل افت تحصیلی شمرده می شود .

▪ در گذشته شاگرد بیکاری زیاد داشت بطوری که این بیکاری سرانجام او را به کار و مطالعه و ا می داشت ولی امروز وجود سینما ، تأتر ، رادیو ، تلویزیون ، نمایشگاهها و بازیهای مختلف ورزشی مانع تحصیل شاگرد و عدم بالا رفتن سطح معلومات او می گردد. هر چند که این رسانه ها دانش آموز را از کوچه و خیابان نجات می دهد ولی باعث یادگیری معلومات صحیح و عمیق نمی گردد .

▪ ازدیاد ساعت کار معلمین از دیگر عوامل افت تحصیلی دانسته شده است . مفخم در این زمینه چنین می نویسد :

(( ... اگر یک کارمند اداری فقط در ساعتهای کار به انجام وظیفه مشغول است ، یک معلم واقعی غیر از ساعت های تدریس در خانه نیز باید تکالیف شاگردان را تصحیح کند ، سوال طرح نماید ، درباره شاگردان ناراحت ، تفکر و برای اصلاح آنها راه حل پیدا کند و حتی شب را نیز راحت نداشته و در خواب به کشمکش با شاگرد و مدرسه بپردازد ! همه می دانیم اگر معلم براستی بخواهد تدریس کند و کاری انجام دهد برای هر ساعت درس لااقل دو ساعت در خارج باید مطالعه کند و نیز با توجّه به اینکه هر ساعت درس معلم برابر پنج ساعت کار اداری می باشد ، بدین ترتیب اگر یک کارمند اداری هفته ای 35 ساعت کار می کند یک معلم باید حداکثر هفته ای 7 ساعت تدریس کند تا در بالا بردن سطح دانش شاگردان مؤثر باشد .البته با توجّه به تعطیلات تابستانی و اینکه از هر صد معلم تنها یکی انجام وظیفه می کند اعتراف می کنم که هفته ای 7 ساعت برای آنها کم است ولی 22 ساعت نیز غیر قابل تحمل بوده و به هیچ وجه تناسبی با مقدار کار سایر کارمندان اداری ندارد . بعقیده اینجانب بطور متوسط و حداکثر نباید از یک دبیر بیش از 14 ساعت کار خواست زیرا اگر قرار باشد دبیری 22 ساعت در هفته تدریس و برای هر ساعت لااقل دو برابر آن در خارج وقت صرف کند ، ناچار باید روزی 11 ساعت بکار مشغول باشد ،چنین معلمی ، با گرفتاریهای داخل و خارج خانه یا باید از تکالیف خارج صرف نظر کرده و در کلاس به للگی شاگردان مشغول شود و یا پس از چند سالی تدریس به امراض گوناگون روحی دچار شده و سرانجام به تیمارستان رود! خلاصه اقدام وزارت فرهنگ در ازدیاد کار معلمین باعث خستگی و بی علاقگی معلم بکار تدریس و انجام تکالیف محوله اش گردیده و عکس العمل این اقدام بطوریکه امروز مشاهد ه می کنیم بیسوادی شاگردان و پایین رفتن سطح معلومات عموم گردیده است .))

با توجّه به مطالب بالا افت تحصیلی و پایین بودن معلومات دانش آموزان از گذشته مورد بررسی قرار گرفته و علل مختلفی داشته و با پیشرفت علوم مختلف این معضل هنوز یکی از دغدغه های دست اندرکاران امر آموزش و پرورش می باشد . در اینجا لازم می بینم که دیدگاه مدیران مدارس شاندیر در شهریور 1386 در این مورد را مد نظر قرار دهیم .

1) مدیر محترم دبستان حافظ شاندیز جناب آقای امیر دهیاری شاندیز:

- بی توجهی خانواده ها

- عدم علاقه همکاران به مطالعه و تحقیق

2) مدیرمحترمه دبستان شهید شبانی سرکار خانم علیپور

- عدم توجّه خانواده ها

- مشکلات خانوادگی

- اختلافات خانوادگی

- پایین بودن تحصیلات خانواده ها

- عدم علاقه همکاران به مطالعه و تحقیق

3) مدیرمحترمه دبستان شرکت فرش سرکار خانم زهرا غفوریان گمیش باش

- عدم همکاری خانواده ها با مدرسه.

- عدم شناسایی استعداد دانش آموزان .

- دانش آموزان مشکل دار بجای این که به مدارس استثنایی بروند با لاجبار (درخواست والدین) در مدارس عادی ثبت نام نموده و چون توانایی لازم در درک مطالب را ندارند دچار افت تحصیلی می گردند.

- عدم برقراری رابطه عاطفی پدر با فرزندان .

- احساس عدم علاقه به تحصیل از سوی دانش آموزان.

- وضعیت روحی و روانی ، اقتصاد و مشکلات درونی خانواده ها .

4) مدیر محترم مدرسه راهنمایی میرزای صدر رضوی جناب آقای محمد علی زارعان

- عدم انگیزه برای جذب در مشاغل دولتی

- در آمد تحصیل کردگان نسبت به مشاغل آزاد مثل بنگاه داران ، رستوران داران و.... پایین بوده و دانش آموزان که از نزدیک با این موضوع دست و پنجه نرم می کنند و سعی در الگو برداری از در آمد های آن چنانی دارند . و دیگر علاقه ای به کسب مدارج علمی بالا را ندارند.

- مغایرت آموخته های دانش آموزان با نیاز های روزجامعه

- کتب درسی و روش های تدریس نسبت به علوم روز عقب بوده و با آنچه که از طریق وسایل ارتباط جمعی فرا می گیرند همخوانی ندارد . بطوریکه کتاب ریاضی چه در زمان تحصیل و چه پس از 17 سال تدریس تغییر چندانی نداشته و وسایل کمک آموزشی نیز همان تخته و گچ می باشد.

- عدم وجود امکانات لازم از جمله کتابخانه های به روزشده ، آزمایشگاه، کارگاه های مجهز و کارگاه رایانه تا در اوقات فراغت دانش آموز بتواند از آنها بهره ببرد.

- عدم مطالعه و تحقیق از سوی دبیران بعلت گرفتاریهای زندگی که مجبورند پس از تعطیل شدن مدرسه بدنبال کسب درآمد خود باشند.

5) مدیر محترمه مدرسه راهنمایی شهید محمد پور سرکار خانم زهرا هاشمی

- عدم توجّه خانواده ها

- عدم برگزاری جلسات آموزش خانواده ها در مدارس

- عدم وجود اساتید خبر در امر آموزش خانواده ها و مطرح کردن مشکلات هر منطقه و محله

- عدم تشکیل کلاسهای تقویتی در طول سال تحصیلی

- عدم مطالعه و تحقیق همکاران

- عدم استفاده خانواده ها از امکانات جانبی آموزش مثل کانونها ، کلاسهای زبان و ....

6) مدیر محترم دبیرستان هشت یهشت شاندیز جناب آقای رضا بلبلی

-با توجّه با آزمونهای تشخیصی در مهر هر سال دانش آموزان با بنیه علمی ضعیفی از مقطع راهنمایی به دبیرستان وارد می شوند و بیشترین افت تحصیلی نیز در پایه اوّل دبیرستان می باشد.

- عدم تدریس همکاران در رشته تخصص خود در مقطع راهنمایی

- استفاده از تک ماده در امتحانات

- برگزاری کلاسهای جبرانی در مرداد ماه

آیین نامه اجرایی مدارس نسبت به امتحانات آسانتر بوده و به هر صورت هدف قبولی دانش آموز می باشد.

وجود ماهواره در منازل ، سی دی های مخرب ،در اختیار داشتن گوشی های تلفن همراه برای دانش آموزان بد آموزی داشته و تأثیر شدیدی در روحیه افراد دارد .

- توریستی بودن شهر شاندیز و کار کردن دانش آموزان در رستوران ها بدون آموزش و تقویت فرهنگی باعث می شود که فرهنگ های وارداتی تأثیر شدیدی بر دانش آموزان داشته و فکر آنان را به خود مشغول دارد.

7)مدیرمحترم هنرستان شهید باهنر جناب آقای قاسم علی عرب قاینی

- عدم وجود انگیزه در دانش آموزان

- عدم امکان وجود جذب تحصیل کرده ها در دوایر دولتی

- رها شدن فرزندان از سوی خانواده ها

- برنامه های ضعیف آموزشی

- آموزش و پرورش سنتی و عدم تحول با پیشرفت های روز دنیا

- عدم وجود انگیزه در دبیران

- عدم علاقه دبیران به مطالعه و تحقیق و به روز رسانی اطلاعات

- هر چه فرهنگ خانواده ها پایین باشد استفاده از برنامه های مبتذل ماهواره و ویدیو بیشتر بوده و تأثیر دیدی در دانش آموزان دارد . بطوریکه خانواده ای را می شناسم که پدر خانواده یک کار گر بوده و در آمد ناچیزی دارد و در منزل ماهواره و ویدیو دارد وچون کنترلی بر اعضای خانواده نیست در نتیجه بچه ها هر کانالی که برای آنها جذابیت داشته باشد تماشا می کنند.

- گوشی تلفن همراه و ارسال پیام های مبتذل نیز باعث سرگرمی دانش آموز در اوقات فراغت شده وبا آن خود را سرگرم می نماید در نتیجه فرصتی برای مطالعه و افزایش علم نخواهند داشت.

- بیشتر دانش آموزانی که جذب رشته های هنرستانی می شوند حداکثر دارای معدل 13 بوده که نشان از گرفتن یک مدرک می باشد.

- دانش آموزان رشته هنرستان از نظر وضعیت اقتصادی ضعیف بوده و خانواده ها کمتر برای فرزندان خود سرمایه گذاری می کنند.

8)مدیر محترمه دبیرستان و پیش دانشگاهی حضرت فاطمه الزهرا (س) سرکار خانم معصومه طلوعی

- در پایه اوّل دبیرستان ازدواج دختران

- عدم شناخت والدین نسبت به آموزش های جدید

- عدم برگزاری کلاسهای تقویتی

- کمبود امکانات جانبی در آموزشگاهها مثل کتب جدید

- عدم تجربه لازم دبیران جدیدالورود

- عدم به روز بودن آموزش های ضمن خدمت همکاران

- دو گانگی فرهنگی حاکم بر شهر شاندیز ، از سویی هنوز فرهنگ مردم سنتی بوده و با رفت و آمد توریست ها

دانش آموزان دچار تضاد بین خود و جامعه شده و گرایش به مد روز را سر لوحه برنامه های خود قرار می دهند و با تقلید از آنها آسیب های اجتماعی به خود وارد می نمایند در نتیجه زمانی به خود می آیند که دچار مشکلاتی شده و بیشتر وقت خود را صرف رفع این معضل می نمایند. و این وضعیت در خانواده های طبقات پایین جامعه بیشتر نمود دارد.

- خانواده ها بیشتر به ظاهر امر توجّه دارند و برای اموری که هیچ ضرورتی در خانواده ندارد هزینه های آنچنانی می کنند ولی حاضر به سرمایه گذاری در امر آموزش فرزندان خود نیستند.

- اعتیاد به انواع مخدرات در بعضی از خانواده ها

- متأسفانه به علت ارزش پیدا کردن زمین در این منطقه ، بعضی افراد با فروش زمین های ارثیه ای دارایی بدست می آورند که بلافاصله با خرید یک دستگاه اتومبیل سواری به فکر ازدواج مجدد بوده و باعث اختلافات در خانواده می شوند که در این بین بیشترین آسیبها بر فرزندان خانواده وارد می شود.

- مادران متأسفانه در برابر برخی از خواسته های بی جای فرزندان زود تسلیم شده و برای بدست آوردن دل فرزندان خویش با دست خود آنها را گرفتار مشکلاتی از جمله عدم داشتن اراده ، استقلال فکری ، وابستگی ،خود نمایی ، خود برتربینی و.... می نمایند.

9) پیش کسوت محترم جناب آقای غلامرضا جودی شاندیز

- عدم برگزاری کلاسهای تقویتی

- عدم دقت در ارزشیابی مستمر ازفعالیت ها

- عدم خلاقیت و نوآوری معلمان در روش های یادگیری و یاد دهی

- عدم آشنایی با فرهنگ مطالعه

- عدم تحول دانش آموزان از درون

- عدم پژوهش و خلاقیت در دانش آموزان

- عدم تشویق و ترغیب از سوی والدین

10) پیش کسوت محترم جناب آقای محمد رحیمی شاندیز

- کم توجهی والدین

- سطح پایین آگاهی والدین

- عدم سرمایه گذاری در امر آموزش از سوی والدین

- عدم احساس مسیولیت دبیران

11) پیش کسوت محترم جناب آقای سید محمد علی محصل

- ناامیدی از استخدام در دوایر دولتی

- حجم زیاد کتابها

- چون علم را برای علم نمی خواهند بلکه بیشتر بدنبال استفاده های مادی از علم هستند به حداقل معلومات اکتفا می کنند.

12) نظرات محمد مولوی پیرامون افت تحصیلی

الف) عواملی که دانش آموز و خانواده در آن دخیل هستند

- همه افراد بشر از لحاظ استعدادهای ذهنی برابر نیستند و به عبارتی همانطور که افراد از لحاظ شکل ظاهر و قوای بدنی و تناسب اندام با هم متفاوتند ، از لحاظ قوای ذهنی هم یکسان آفریده نشده اند . لذا می بینیم که برخی از کودکان در زمینه خاصی مثل ریاضیات استعداد خوبی دارند و در بعضی از زمینه های دیگر مثل نقاشی یا خطاطی پیشرفتی ندارند . این دسته از دانش آموزان کم کم رغبتی در نقاشی از خود نشان نمی دهند و یا تکالیف خود را نمی نویسند . از طرف دیگر ممکن است کودکانی از لحاظ استعداد و قوای ذهنی در حد متوسط باشند ، ولی عللی مثل بیماری یا تغییر مدرسه و یا آشفتگی محیط خانواده و... موجب می شود تا از درسی مثل ریاضیات عقب بیفتند . اگر این دانش آموزان فرصتی برای جبران عقب افتادگی تحصیلی خود پیدا نکنند ، نمی توانند تکالیف ریاضی خود را انجام دهند .

باید در نظر داشت که افراد ، دارای شرایط خاصی می باشند مثل کم هوشی ، کند ذهنی ، ضعف حافظه ، ضعف بعضی از استعداد ها ، اختلال در ادراک ، خستگی ذهنی و.... که این افراد همگی در یک کلاس بوده و در انتها نیز باید به یک نمونه سیوال جواب دهند . که باید به شرایط خاص هر فرد دقت و توجّه شود.

- عدم توجّه به تفاوت های فردی در هنگام تدریس ، انجام تکالیف و طرح سیوال

- تنبلی و کم کاری دانش آموزان

- با توجّه به اینکه اکثریت افراد جامعه هدف از تحصیل را جذب شدن در مشاغل دولتی می بینند . از سویی با عدم جذب تحصیل کرده ها در جامعه روبرو هستیم .در نتیجه دانش آموز بی رغبتی به تحصیل از خود نشان می دهد.

- ناراحتی های جسمی دانش آموز مثل کم خونی، بی اشتهایی ، بیماریهای تنفسی ، سوءهاضمه ، لطمات مغزی ، مصرف داروهای نا بجا و ....

- علل روانی و عاطفی مثل اختلال شخصیت ، فشار روانی ، احساس ناامنی ، ضعف اراده ، تنفر و بی علاقگی ، پر توقعی و ناز پروردگی ، سر خوردگی و دل زدگی ، نداشتن انگیزه ، کمبود محبت ، اضطراب ، وسواس ، حساسیت ها ، احساس زاید بودن ، ترس ها ، انتقام گیری ها ، به رخ کشیدن و مقایسه با اقوام و همسالان ، رانده شدن ، طرد شدن و....

- علل خانوادگی و اجتماعی مثل متارکه ، تحمل نامادری ، و یا ناپدری ، احساس تبعیض بین خود و دیگر اعضای خانواده ، احساس فقر ، کمبود مواد غذایی ، توقع زیاد از کودک ، حمایت بی جهت بعضی از افراد خانواده ، وفور وسایل بازی و رفاه زدگی ، گردشها و مهمانیهای پی در پی ، مسافرت ها و مهاجرت ها ، احساس محرومیت ، سرخوردگی از مدرسه ، اعتراض به والدین بخاطر خواسته های نابجا ، عصیان و سرکشی ، و...

- تبعیض و تحقیر های مکرر و مقایسه با سایر همسالان .

- وجود حوادث و اتفاقات در طول سال تحصیلی .

- وجود امکاناتی مثل ماهواره ، اینترنت ، سی دی و گوشی های همراه که متأسفانه فرهنگ استفاده و بهره گیری این امکانات را نداشته و بیشترین اوقات دانش آموز در پای چنین برنامه هایی صرف شده و دیگر مجالی برای مطالعه و تحقیق و پژوهش را نخواهد داشت.

ب) عواملی که از سوی آموزش و پرورش در افت تحصیلی مؤثر است.

- نامناسب بودن محیط کلاس و مدرسه ، مثل نداشتن معلم ، تعویض و تغییر معلم ، وجود سرو صدای زیاد ، کمبود امکانات آموزشی و...

- بیشترین مباحث به صورت تیوری بوده و تکیه ی آموزش بر گفته هاست نه یافته ها. آبراهام لینکلن : دنیا بزودی فراموش می کند چیزهایی را که ما می گوییم ولی هر گز فراموش نمی کند چیزی را که انجام می دهیم.

- عدم ارتباط متون کتب درسی با نیازهای واقعی زندگی افراد.

- سست بودن شدید پایه ی اطلاعات علمی دانش آموزان و زیاد شدن ضعف ها به ازای هر سال تحصیلی ، به ویژه از هر مقطع به مقطع دیگر.

- ضعف شدید پژوهش و تحقیقات و فقدان امکانات کافی برای به کار گیری یافته های پژوهشی.

- عدم هماهنگی دو نهاد هم عرض خانه و مدرسه در راستای اهداف آموزشی.

- عدم (( نیازسنجی)) جمع آوری نظریات و انتظارات دانش آموزان و تجزیه و تحلیل آنها.

- عدم ایجاد فضای های آموزشی جذاب به علت کمبود بودجه.

- عدم جاذبه های کتب درسی در مقاطع ابتدایی و راهنمایی از حیث صفحه آرایی ، تذهیب ، کیفیت کاغذ و چاپ

- عدم تبیین اهداف هر ماده ِ درسی و علت قرا گرفتن آنها در سلسله دروس.

- فقدان ضوابط صحیح برای ارزشیابی از مواد درسی.

- نبود مشاوره در مقاطع ابتدایی و راهنمایی و کمبود آن در مقطع متوسطه برای حل مشکلات دانش آموزان.

- عدم وجود محیط امن در مدرسه ، خانه و اجتماع برای دانش آموزان به علت ضعف اقتصادی خانواده که در محیط آموزشی و اجتماع نمود پیدا می کند.

- کمبودساعت تربیت بدنی ، فضاهای ورزشی و امکانات لازم به جهت زندگی آپارتمانی که بر روحیه انش آموزان تأثیر بسزایی دارد.

- وجود نقایص جدی در نحوه ی آموزشی نیروهای کادر آموزشی و دانشجویان تربیت معلم.

- ضعف عملکرد نهاد ضمن خدمت و فقدان برنامه ریزی خاص برای دانش افزایی معلمان.

- نگرش ابزاری نسبت به نیروهای آموزشی (معلمان کشور) نه یک نیروی مبتکر، مؤثر و خلاق.

- عدم کنترل کارشناسانه ی تدریس معلمان و حل مشکلات تدریس در فضایی کاملاٌ دوستانه ، نه پلیس مآبانه.


پژوهشگر محمد مولوی مولا مولایی
مقالات ارسالی به آفتاب

نظرات کاربران پیرامون این مطلب

انصراف از پاسخ به کاربر