زنان فروشنده در مترو بازار

زنان فروشنده در مترو بازار

آن ها سرپرست خانوار هستند
گروه زنان گوپی
1399/2/12
0 نظر

تقریبا همه فروشندگان مترو بازارهای سیار، دچار آسیب های اجتماعی اند. مرگ یا از کارافتادگی سرپرست، بیکاری، فقر و نداشتن تخصص و سرمایه شایع ترین دلایل کار آن ها است و این بیانگر فقدان وجود تامین اجتماعی در ایران است. بیش از نیمی از فروشندگان مترو با

 

سرمایه امانی کار می کنند و فقط فروشنده هستند یعنی اجناسشان سرمایه خودشان نیست و این در حالی است که ارزش کل اقلام فروشی هر فروشنده

در متروبازارها به بیش از 50 هزار تومان نمی رسد.

در میان این طیف جوانانی هستند که در دهه 20 یا 30 عمر خود برای به دست آوردن هزینه ناچیز آرزوهایشان کار می کنند و البته عده ای هم برای تامین مالی خانواده شان. در مترو زنان میانسال یا کمی شکسته تر را هم می بینید که همگی سرپرست خانوار هستند و وقتی با آن ها به گفت وگو می نشینی از ابتدا تا انتهای صحبت در مورد فرزندانشان حرف می زنند. فرزندانی که مدرسه یا دانشگاه می روند، شوهر می کنند یا زن می گیرند و مستقل می شوند در حالی که کوله بار زندگیشان هر روز بر دوش مادرشان از واگن های مترو می گذرد.

حتی در میانشان پسربچه ای 11 ساله را می بینید که سرپرست خانواده اش است و از کلاس اول در ساعت های خارج از مدرسه به همراه مادرش برای زندگی والدین و برادرش کسب درآمد می کند و لوازم آرایش می فروشد. کمی بهتر که نگاه کنید متوجه می شوید شغل این زنان در واگن خانم ها جایگاه خوبی پیدا کرده است. در واقع این تقاضاست که عرضه را با این وسعت پدید آورده است. مسافران که بیش تر زنان شاغل یا دختران دانشجو هستند معترفند که به خاطر کمبود وقت بسیاری از مایحتاج خود را از مترو بازارها تهیه می کنند. با هشت ساعت کار در روز معدل فروش فروشنده ها تقریبا 15 هزار تومان سود است. این تقاضای نسبتا زیاد بیانگر این موضوع است که در بساط دستفروش های مترو خدمات واقعی و مورد نیاز عرضه می شود و این یک شغل کاذب نیست.

با وجود این استقبال، شاهد احساس ترس و ناامنی این زنان در موقع فروش هستیم. زیرا در صورت دیده شدن توسط ماموران مترو جلب و جنس هایشان ضبط می شود. فاطمه

47 ساله که چهار سال است در مترو کار می کند، هنگامی که از پنج بار دستگیر شدنش تعریف می کرد، چشم هایش پر از اشک می شد. او معتقد بود با آن که بعد از دو هفته تا دو ماه دوندگی می توان جنس ها را از شهرداری پس گرفت، اما احساس تحقیرشدگی و خرد شدن شخصیت که در طول این فرآیند به وجود می آید، التیام پیدا نمی کند.تقریبا تمام فروشندگان متروبازار

با سابقه ای بیش از یک ماه حداقل یک بار توسط ماموران دستگیر شده اند و

با هزینه خودشان تعهد محضری داده اند. اما دلسرد نشده و به کار خود ادامه می دهند با این که از یک ماه پیش پلیس های زن مامور جمع آوری فروشندگان شده اند ولی این زنان با وجود احتمال دستگیری دوباره خود را محق می دانند که برای گذران زندگی از طریقی آبرومند تامین معاش کنند. مریم 29 ساله پسر 10 ساله اش را بعد از طلاق از همسر معتادش سرپرستی می کند. یا بهناز 23 ساله که یک جنین پنج ماهه را حین کار با خود حمل می کند و به خاطر به زندان افتادن شوهرش برای پول درآوردن ناگزیر به این کار شده است. زنان و دختران متروبازار همگی از خانواده های آسیب دیده هستند. بسیاری از فروشندگان مترو در جواب این سوال که شما خواهان چه تسهیلاتی هستید، می گویند فقط ما را دستگیر نکنند و اجناسمان را نگیرند وگرنه تسهیلاتی نمی خواهیم.

مونا 27 ساله که از خمیدگی کمرش رنج می برد سه سال است در مترو کار می کند، با سابقه بیش از هفت بار دستگیری خواهان امنیت کاری است.

برخی از آن ها پیشنهاد می کنند که شهرداری می تواندبا نام نویسی از این فروشندگان و ثبت مشخصاتشان، کارت فروشندگی به آن ها ارایه کند تا کار در مترو سامان یابد. مترو بازارها باید پس از دریافت کارت، ناظری داشته باشند تا هر کسی به صورت ناشناخته اقدام به فروش جنس در مترو نکند، درست مثل خط های تاکسی. حتی این افراد باید از دولت وام دریافت کنند تا حداقل بتوانند سرمایه کارشان را از آن خود کنند. این ساماندهی به فروشندگان زن امکان می دهد که پس از چندی اتحادیه صنفی به وجود آورند، فعالیت هایشان را قانونمند و مشروع کنند و قیمت های یکسان داشته باشند و همچنین مطالباتشان را به صورت سازماندهی شده پیگیری کنند. حتی می توانند از این طریق بیمه شوند. البته ایجاد قانون برای تسهیل روابط انسانی است، بنابراین سختگیری در مورد چارچوب فعالیت مترو بازارها لازم نیست. آن ها باید بتوانند به روال پیشین کار خود را ادامه دهند. آن ها معتقدند که وجودشان اختلالی در کار مترو ایجاد نمی کند.

در حال حاضر در مترو مغازه هایی وجود دارد که به صورت اجاره ماهانه قرارداد پنج ساله به مزایده گذاشته می شوند و همچنین غرفه هایی که قراردادهایی چندماهه دارند که عطر و شیرینی می فروشند و از مغازه ها ارزان تر هستند. شاید مسوولان مترو در مقابل از این امکان سخن بگویند اما کاملا واضح است که تعداد فروشندگان خیلی بیش تر از مغازه ها و غرفه های مترو است. همچنین نمی توان از کسی که قادر نیست سرمایه ای در حد 50 هزار تومان را برای خود فراهم کند، توقع شرکت در مزایده را داشت.

در اعلامیه شماره 33 حقوق بشر یونسکو آمده است: تامین اجتماعی یعنی محافظت از شما، هنگامی که نمی توانید از خودتان محافظت کنید. وقتی صدمه می بینید، یا مریض می شوید و یا در زمان پیری. این محافظت گاه به شکل دارو است و گاه به شکل پول. این حق طبیعی شما است که تامین اجتماعی داشته باشید و در برابر آسیب ها حمایت شوید.


سارا کریمی
روزنامه سرمایه

نظرات کاربران پیرامون این مطلب

انصراف از پاسخ به کاربر