رضایت باطنی؛; خیلی دور، خیلی نزدیک

رضایت باطنی؛; خیلی دور، خیلی نزدیک

این عدم رضایت از کجا می آید؟
گروه روانشناسی گوپی
1399/2/12
0 نظر

می گویند برای موفق شدن در هر کاری تلاش حرف اول را می زند. هر چه تلاش بیشتر، موفقیت بیشتر. اما انگاری برای موفقیت هم حد و مرزی وجود دارد. بعضی ها با تمام نیرو و توان تلاش می کنند اما باز هم ناراضی هستند. با دقت و ریزبینی تمام تلاش می کنند اما باز هم ناراضی هستند. ظاهرا موفق به نظر می رسند اما نا رضایتی دست از سرشان برنمی دارد. دیگران که از بیرون موقعیت و زندگی آنها را می بینند، مدام آرزو می کنند که ای کاش جای ایشان بودند اما خودشان حاضرند بسیاری چیزها را بدهند تا تغییر موقعیت بدهند. به قول معروف این موقعیت خودشان را از درون سوزانده و دیگران را از بیرون...

 

دکتر رزاقی، روان شناس و عضو هیات علمی دانشگاه آزاد درباره این گروه موفق های ناراضی می گوید: افرادی که از دید جامعه موفق به نظر می رسند اما رضایت باطنی از موفقیت هایشان ندارند مشکل شان برمی گردد به سال ها قبل، یعنی زمان شکل گیری ساختار های شخصیتی در سنین رشد. فردی که دراین دوران در هر زمینه ای از زندگی مثل تحصیل، دچار ناکامی هایی بوده بعد ها اگر در همان زمینه موفقیت های بالایی هم پیدا کند، ممکن است به نوعی درگیرعواقب این ناکامی ها بشود. ناکامی هایی که حتی می تواند فرد را در نهایت از پله های صعود به سراشیبی سقوط بکشاند.

● عقده هایی انباشته

دکتر ابهری هم حقارت، ناداری ها و محرومیت های دوران کودکی را دلیل اصلی نارضایتی های این گروه می داند و می گوید: انباشت عقده ها و محرومیت ها از سنین کودکی به تدریج باعث ایجاد علایم و نشانه های زیاده طلبی، در تمام ابعاد زندگی می شود. به اعتقاد وی اگر والدین، کودک را از ساده ترین خواسته هایش محروم کنند یا تابع تمامی خواسته های کودک شوند یا به عبارت دیگر، افراط و تفریط در برابر خواسته و نیاز های کودک داشته باشند، اولین جرقه های زیاده طلبی را در سرشت وی ایجاد می کنند اما اینکه چرا این ناکامی های دوران کودکی فراموش نشده و اثر آنها تا بزرگسالی باقی می ماند؟ در پاسخ، دکتر رزاقی دلایل زیر را در پا برجایی وعواقب طولانی مدت این دست ناکامی ها موثر می داند:

▪ در برخی افراد اثر ذهنی ناکامی به حدی شدید است که حتی با قرارگیری در موقعیتی که تمام ناکامی های گذشته را پر می کند، رضایت فرد جلب نمی شود.

▪ ناکامی گذشته به حدی در فرد درونی شده که کسب موفقیت ها در راستای آن ناکامی ها رضایت باطنی فرد را فراهم نمی کند.

● افراط و عدم رضایت

به هر حال اگر ناکامی های گذشته به ظهور افراطی عدم رضایت باطنی در فرد منجر شود و فرد منکر این مشکل روان شناختی شده و به این حالت درونی نادرست خود بهای بیش از اندازه دهد به تدریج بیماری های پیچیده تر روانی به سراغ وی خواهد آمد تا جایی که اعتماد به نفس، خانواده، شغل، موقعیت اجتماعی، ارتباطات گروهی فرد از دسترس این عدم رضایت باطنی افراطی دور نمانده واز دید مثبت اندیشی فرد را وادار به تلاش بیشتر و از دید منفی اندیشی به حرص و آز می کشاند و اگر این رفتار کماکان ادامه پیدا کند، دکتر رزاقی مشکلات روان شناختی زیر را به عنوان بیماری هایی معرفی می کند که در کمین فرد هستند:

معمولا این افراد با اضطراب های درونی روبه رو هستند. برخی مواقع دچارنوعی درماندگی رفتاری می شوند که به تبع آن با مضاعف کردن فعالیت به دنبال جبران ناکامی های گذشته می روند.

دکتر رزاقی در این باره می گوید: این افراد اعتماد به نفس یا به نوعی خود پنداره های مثبت درونی خود را باور ندارند و فکر می کنند که زندگی آنها تحت تاثیر شکست ها و ناکامی های گذشته قرار دارد و موفقیت های فعلی آنها نه تنها چشم گیر و با ارزش نیست بلکه قابل طرح کردن نیز نیست و تا حدی آن را با حداقل پارامتر ها یا عوامل مثبت هماهنگ می دانند.

به گفته این عضو هیات علمی دانشگاه آزاد احساس رضایت وخوشایندی در شخصیت و احساس این چنین افرادی مشاهده نمی شود و از آنجا که تلاش زیادی به خرج می دهند تا به موفقیت بیشتر و بیشتر دست پیدا کنند، این تلاش بیش از اندازه می تواند موجب خستگی و درنهایت افسردگی آنها شود. در ادامه دکتر ابهری نیز ضمن تایید گفته های دکتر رزاقی اعتیاد و خود کشی را از عوارض وخیم و خطرناک این عدم رضایت باطنی ذکرمی کند.

● 7 قدم به سوی رضایت باطنی

1) والدین، فرزندان را تا سنین بلوغ باالگوی ساده زیستی و قناعت در تمامی امور زندگی و تعریف عملی و کاربردی عزت نفس آشنا کنند چرا که پس از این سنین یعنی 18 تا 25 سالگی تنها تخلیه رفتاری و روانی افراد توسط مشاورین و روان پزشکان می تواند به تعدیل رفتار های فرد منجر شود.

2) آموزش معیار های اخلاقی و باور های دینی نیز به عنوان عوامل مهمی در این زمینه یاد می شود که از تولد و رشد افزون طلبی جلوگیری می کنند چرا که باور انسان به واقعیت زندگی و پوچی دنیا و سرانجام حقیقی انسان وی را از افزون طلبی دور می کند.

3) شناخت جامع و کامل تری از خود (الان من در چه جایگاهی هستم؟)

4) تغییر در نوع نگاه و نگرش

5) دیدن عوامل مثبت روان شناختی در شغل خود

6) ارزیابی روان شناختی از وضعیت موجود (من به کجا می خواهم برسم؟)

7) ورزش باعث شادی و نشاط و بالا بردن اعتماد به نفس می گردد زیرا افراد افسرده یا اعتماد به نفس ندارند و یا میزان آن در آنان بسیار پایین است و روان شناسان متفق القول اند که ورزش احساس رضایت باطنی شخص را بالا می برد.


افسانه بهرامی
روزنامه سلامت www salamat ir

نظرات کاربران پیرامون این مطلب

انصراف از پاسخ به کاربر