افسردگی مزمن می تواند شادی ها را از ما بدزدد

افسردگی مزمن می تواند شادی ها را از ما بدزدد

افسردگی مزمن می تواند شادی ها را از ما بدزدد: شواهد بسیاری در دست است که نشان می دهد حتی می تواند سلامتی مان را نیز از ما برباید.
گروه بهداشت روان گوپی
1399/2/12
1 نظر

افسردگی مزمن می تواند شادی ها را از ما بدزدد: شواهد بسیاری در دست است که نشان می دهد حتی می تواند سلامتی مان را نیز از ما برباید.

افسردگی مزمن 

بریس میلر، مهندس ساکن توپکا در کانزاس سیتی، مشکلی نداشت، تا این که بازنشسته شد. او که مهندس قابلی بود، علیرغم توسل به بیش از ده پزشک از مهندسی مراقبت پزشکی خویش برنمی آید. میلر 74 ساله هم اکنون به تعداد زیادی از متخصصین، برای اداره و درمان دوره های تشدید افسردگی، مراجعه می کند. علاوه بر همه اینها، سال هاست که بیماری دوقطبی نیز وی را آزار می دهد.

برشمردن همه علل بیماری میلر امکان پذیر نیست: ترکیبی از ژن های بد، تقدیر نه چندان بروفق مراد و رژیم غذایی نامناسب و غیره . با این حال، اخیرا به این فکر افتاده که وضعیت روحی اش هم مهم است. در دنیای امروز، بیشتر با افسردگی مواجه می شویم: تنهایی تلخ و ناگوار نه تنها می تواند انسان ها را دچار افسردگی کند، بلکه به سلامتی جسمی شان نیز آسیب وارد می سازد. دکتر دوایت اوانز، رییس دپارتمان روانپزشکی دانشکده پزشکی دانشگاه پنسیلوانیا می گوید: شواهد روزافزونی وجود دارند، حاکی از این که ممکن است افسردگی علت و یک عامل خطر مهم برای ابتلا به بیماری هایی چون کم خونی عضله قلب، سکته مغزی، بیماری دیابت و بیماری هایی (چون اچ.آی.وی/ایدز) که اساس ایمنی دارند، باشد. به علاوه، اخیرا شواهدی به دست آمده که نشان می دهد اختلالات خلقی می توانند بر سیر بیماری های دیگر تاثیر گذارند. کاملاً روشن است، افسردگی می تواند هم علت و هم معلول بیماری های جسمی باشد.

● عوامل خطر:

ماه گذشته نتایج مطالعه ای با شرکت تعداد زیادی بیمار دچار افسردگی نشان داد که 37 درصد این افراد دو برابر عموم مردم در معرض خطر ابتلا به بیماری دیابت نوع 2 قرار داشتند. مطالعات دیگر، نیز، این رقم را تایید می کنند. در سال 1674، توماس ویلیس، پزشک انگلیسی، نوشت: دیابت از بیماری مالیخولیا حاصل می شود. مطالعه جدیدی بر روی بیماران مبتلا به آلزایمر نشان داد بیماران دارای سابقه ابتلا به افسردگی، پلاک های بزرگ تری در مغزهای شان داشتند. خانم های افسرده یایسه بدون سابقه ابتلا به بیماری های قلبی، احتمالاً بیشتر از همسالان خویش می میرند. پژوهشگران در دانشگاه نشان دادند که تنهایی می تواند فشار خون را تا 3 رقم افزایش دهد. سرطان پانکراس (به دلایلی که هنوز نمی دانیم)، غالباً به دنبال یک دوره افسردگی بسیار شدید ظاهر می شود و زمانی که افسردگی و مالیخولیا پا به پای بیماری می آیند، وضعیت جسمی بیمار وخیم تر هم می شود. در این صورت، مثلاً، کنترل بیماری دیابت دشوارتر خواهد بود. چندین مطالعه دیگر نیز نشان داده اند که در ماه های پس از حمله قلبی، بیماران دچار افسردگی بیشتر از دیگران می میرند.

نزدیک 25 درصد زنان در آمریکا و 10 درصد مردان، زمانی دچار افسردگی آشکار بالینی بوده اند. در مطالعه بزرگی که توسط سازمان جهانی بهداشت، دانشکده بهداشت دانشگاه هاروارد و بانک جهانی صورت گرفت، معلوم شد که تا سال 2020، افسردگی (تنها پس از بیماری های قلبی) مقام دوم را در میان بیماری هایی که موجب از کارافتادگی می شوند، به دست خواهد آورد.

دلیل این تأثیر ذهن بر سلامت جسم چیست؟ مطمیناً، افسردگی مزمن کمکی به در پیش گرفتن <شیوه زندگی سالم> به بیماران نمی کند. به قول نانسی فراژر اسمیت، استاد روانپزشکی، در دانشگاه های مونرآل و مک گیل، که مطالعاتی طولانی روی رابطه بین افسردگی و بیماری های قلبی عروقی داشته، فرد افسرده ورزش نمی کند. به احتمال زیاد از خوردن داروهای لازم خودداری می کند، وزن کم کردن برایش دشوار است و دست از سیگار کشیدن برنمی دارد.

بیوشیمی: افسردگی به شیوه هایی بر سیستم بدن بیماران اثر می گذارد که دانشمندان تازه دارند از آنها سر درمی آورند. برای مثال، در کنار مواد شیمیایی که موجب شروع و پیشرفت التهاب می شوند، هورمون های استرس بیشتری تولید می شوند. وقتی هورمون کورتیزول در پاسخ به استرس ترشح می شود، سطح قند خون برای تأمین انرژی بالا می رود. مغز دچار افسردگی مرتب علامت می دهد که نیاز به انرژی بیشتری دارد، که این نیز تنظیم قند خون را بیش از پیش دشوار می سازد. آیا این می تواند دلیل بروز یا بدتر شدن بیماری دیابت بر اثر افسردگی باشد؟

احتمالاً، پاسخ بدن به استرس بر دستگاه قلب و عروق فرد افسرده نیز تاثیر می گذارد. هنگامی که سیستم انعقادی خون آماده مسدود کردن خونریزی از محل ضایعه می شود، سلول های چسبنده ای موسوم به پلاکت ها برای جلوگیری از خونریزی به یک باره هشیار می شوند. در یک مطالعه نشان داده شده که در فرد افسرده پلاکت ها آمادگی بیشتری برای این کار دارند. مشکلی که از این وضع به وجود می آید، بروز حملات قلبی و سکته های مغزی است. مواد شیمیایی موسوم به سایتوکین نیز به طرف جریان خون هجوم می آورند. پیام برهای سیستم ایمنی، التهاب را دامن می زنند که حاصل آن ضخیم تر شدن دیواره رگ ها و تشکیل پلاک هایی است که دیواره شریان ها را سخت و انعطاف ناپذیر می سازند. تغییر وضعیت طبیعی قلب، حرکت در بین دو حالت استراحت و ضربان است. عضله ای که سخت تر شده، کمتر می تواند به نیازهای همواره در حال تغییر بدن به خون و اکسیژن پاسخ دهد. مطالعه ای که نتایج آن در مجله کالج قلب آمریکا منتشر شد، به این نتیجه رسید که استرس روانی بیشتر از استرس جسمی در آزمون ورزش موجب کاهش جریان خون به عضله قلب یا ایسکمی می شود. <دیوید شپس>، استاد داخلی و جانشین رییس بخش طب قلب و عروق در دانشگاه فلوریدا، می گوید: استرس و افسردگی، احتمالا منشأ 30 درصد تمام حملات قلبی هستند.

هنوز خیلی زود است که از این شواهد نتیجه گیری کنیم که افسردگی، مثلاً مانند سیگار یا کلسترول بالا، علت مستقیم بیماری قلبی است و ترک آن موجب جبران خسارت یا نجات زندگی بیمار خواهد شد. در واقع، دو مطالعه بزرگ اخیراً نتوانستند ثابت کنند که بیماران قلبی که تحت درمان با داروهای ضد افسردگی قرار می گیرند، زمان طولانی تری زنده خواهند ماند. با این حال، پزشکان کاملاً گوش به زنگ اند و لااقل نسبت به بیماران قلب حساس. چرا که این افراد به احتمال بیشتر در اثر بیماری قلبی شان از پای در خواهند آمد تا افسردگی. ریچارد ستاین، مدیر مرکز پیشگیری بیماری های قلبی نیویورک می گوید: اگر بیمار قلبی هستید، لازم است از سطح کلسترول خون و میزان فشار خونتان و این که به چه رژیم غذایی و برنامه های ورزشی نیاز دارید، مطلع باشید. حال اگر افسرده هستید، آن را نیز به فهرست بالا اضافه کنید.


وزارت آموزش و پرورش ایران

نظرات کاربران پیرامون این مطلب

انصراف از پاسخ به کاربر
 
پرسش
موافقم0
مخالفم0
فتانه  (شنبه 15 آذر 1399)
خسته نباشید میگم به گروه مجله مادر