رابطه عاطفی معلم و شاگرد

رابطه عاطفی معلم و شاگرد

نامناسب بودن فضای آموزشی و احساس راحتی نکردن دانش آموز یادگیری او را متاثر می کند. ما همه دانش آموزان را هم از نظر هوش، استعداد و عاطفی بودن یکسان فرض می کنیم و مطالب یکسانی را نیز به آنها می آموزیم و استرس امتحان را نیز در آنها ایجاد می کنیم، همه این عوامل هم بر یادگیری آنها تاثیر منفی می گذارد.
گروه آموزش و پرورش گوپی
1399/2/12
0 نظر

نامناسب بودن فضای آموزشی و احساس راحتی نکردن دانش آموز یادگیری او را متاثر می کند. ما همه دانش آموزان را هم از نظر هوش، استعداد و عاطفی بودن یکسان فرض می کنیم و مطالب یکسانی را نیز به آنها می آموزیم و استرس امتحان را نیز در آنها ایجاد می کنیم، همه این عوامل هم بر یادگیری آنها تاثیر منفی می گذارد. ضمن آنکه کارشناسان آموزش و پرورش معتقدند بهترین معلمان آنهایی هستند که همه مطالب را بدانند اما همه آن را ارایه ندهند تا به این وسیله دانش آموز را به چالش بکشانند.

 

ارزشیابی توصیفی (نمره دادن به دانش آموز در طول سال و نه صرفا کمی) باید مورد توجه قرار گیرد. باید معلمان توجه داشته باشند که تنبیه زدگی در دانش آموز به وجود نیاید، به این معنی که اگر بچه شیطنت کرد باید معلم نیز حوصله همراهی و جست وخیز کردن با او را داشته باشد. اما اگر برخلاف آن او را همواره مورد تنبیه قرار داد، در واقع تنبیه زدگی را در او به وجود آورده است. این امر باعث می شود دانش آموز مطالب را یاد نگیرد، معلم نیز تصور می کند او دچار افت تحصیلی شده است در حالی که برخلاف تصور است. باید شرایط، امکانات و آزمون ها را با دانش آموز متناسب کنیم.

اگر در فرآیند یاددهی و یادگیری مسیله ای به وجود آید نباید دانش آموز را متهم و مقصر بدانیم بلکه باید در شرایط بازنگری کنیم. در دوره ابتدایی باید 100 درصد دانش آموزان به پایه های بالاتر ارتقا یابند. در بسیاری از کشورها ارتقای خودبه خودی مطرح می شود. البته این بدان معنا نیست که دانش آموز چیزی فرا نمی گیرد بلکه روش ها و محتوای درس به گونه ای او را به یادگیری برمی انگیزد. براساس تیوری یادگیری در حد تسلط بیش از 90 درصد دانش آموزان آنچه را که به آنها می آموزند، فرا می گیرند و کاملا به اهداف می رسند، بقیه نیز فقط کمی کمتر از 100درصد را می آموزند.

بنابراین همه ضعف ها در دوره ابتدایی به روش های تدریس و آموزش مربوط می شود. در دوره های تحصیلی بالاتر به علت آنکه حجم مطالب بالاتر می رود و دروس تخصصی تر می شود ممکن است توانایی های ذهنی فرد و ویژگی های فردی او نیز بر افت تحصیلی تاثیرگذار باشد. بررسی ها نشان می دهد کمترین میزان افت تحصیلی در دوره ابتدایی و بیشترین میزان نیز در دوره متوسطه دیده می شود.

منوچهر فضلی خانی مدیرکل دفتر آموزش و پرورش راهنمایی تحصیلی معتقد است: اگر با مقیاس ها و ابزارهای درست سواد و عملکرد دانش آموزان را بررسی کنیم شاهد رشد کیفی تعلیم و تربیت و آموزش و یادگیری هستیم اما برای رسیدن به وضع مطلوب راه زیادی در پیش داریم. همه عوامل درون و بیرون سیستم آموزشی باید کمک کنند تا این امر محقق شود.

جامعه باید بسترهای مناسب و همسو با آنچه را که دانش آموز در مدرسه فرا می گیرد فراهم کند، به طور مثال اگر او در مدرسه مسایل بهداشتی، اخلاقی و اجتماعی را می آموزد در جامعه باید آن را تمرین کند. اگر فضای آموزشی و فضای جامعه و زندگی دانش آموز مکمل هم نباشند و مغایرت داشته باشند، شکافی به وجود می آید که افت تحصیلی را از نظر کیفی باعث می شود.

در حالی که باید جامعه تجلی گاه یادگیری ها و آموخته های فرد باشد. ارتباط دانش آموز و معلم نیز باید بسیار مورد تاکید قرار گیرد. به نحوی که شیوه تعامل آنها با یکدیگر مهم ترین عنصر در یاددهی و شخصیت بخشی به دانش آموز محسوب می شود، اگر این تعامل عاطفی، علمی، صمیمی و محکم باشد، اعتماد دانش آموز جلب می شود و به تبع آن کیفیت تحصیلی ارتقا می یابد. بنابراین نیروی انسانی در کیفیت بخشی به آموزش حرف اول را می زند. باید به سمتی حرکت کنیم که معلمان صلاحیت ها و مهارت های حرفه ای را به دست آورند و در کنار تخصص با انگیزه و علاقه کار کنند. ضمن آنکه آموزش های نیروی انسانی هم به سمت فن معلمی گام بردارند. در همین باره و به منظور ارتقای کیفیت تدریس، جشنواره الگوهای برتر تدریس مورد توجه و تاکید قرار گرفته است.


روزنامه کارگزاران

نظرات کاربران پیرامون این مطلب

انصراف از پاسخ به کاربر