موانع مشارکت اولیا در امور مدرسه ای

موانع مشارکت اولیا در امور مدرسه ای

از حدود 58 سال پیش، انجمنی به نام انجمن خانه و مدرسه با اهداف گوناگون در مدارس کشورمان شکل گرفته است که الگوی راه اندازی آن از فرانسه گرفته شده بود. بعد از انقلاب اسلامی، نام انجمن خانه و مدرسه به انجمن اولیاء و مربیان تغییر یافت
گروه آموزش و پرورش گوپی
1399/2/12
0 نظر

آنچه در پی می آید گزارشی است كوتاه درباره جایگاه و اهمیت انجمن های اولیا و مربیان در مدرسه های كشور .آقازاده، پدری كه هر دو فرزندش در دوره ابتدایی تحصیل می كنند، در ارتباط با انجمن های تشكیل شده در مدرسه می گوید: در اول سال تحصیلی یك جلسه اولیا و مربیان با حضور مدیر مدرسه برگزار می شود كه این جلسه برای تعیین اعضای جدید انجمن است. در طول سال تحصیلی نیز هر دو ماه یك بار انجمن هایی كه بین معلم و والدین دانش آموزان است، شكل می گیرد. در این جلسات نیز والدین به گفتگو با معلم فرزندانشان می پردازند و علاوه بر آن لوازم و وسایل مورد نیازی را كه باید برای بچه ها تهیه كنیم، به ما اعلام می كنند. نعیمی، دبیر تاریخ یك دبیرستان غیرانتفاعی دخترانه در ارتباط با جلساتی كه هر ماه با والدین دارد، می گوید: در این جلسات در ارتباط با وضعیت تحصیلی دانش آموزان، با والدینشان صحبت می كنیم و در این بین از خانواده هایی كه توانایی دارند، می خواهیم كمك های خود را به مدرسه ارسال كنند.

 

انجمن های اولیا و مربیان، اما اهداف مهم دیگری نیز دارند. مهمترین هدف انجمن اولیا و مربیان، فنی سازی و مهارت های تربیتی اولیا در جهت برآوردن نیازهای جسمی و خصوصاً روانی دانش آموزان است. همچنین تشكیل و توسعه مراكز راهنمایی و مشاوره خانواده نیز یكی دیگر از اساسی ترین اهداف این انجمن است. و البته جذب مشاركت های فكری، اجرایی و مالی اولیای متخصص در زمینه های گوناگون را هم می توان جزو این اهداف دانست. متأسفانه این اهداف در بین اولیا و نیز مدیران برخی مدارس به درستی شناخته و یا پیاده نمی شود و به همین علت انجمن های مدارس، بیشتر یادآور مراكزی برای گرفتن پول از دانش آموزان شده است. حسن زارعیان كارشناس مسیول انجمن اولیا و مربیان آموزش و پرورش شهر تهران در ارتباط با عواملی كه مانع اجرای اهداف انجمن اولیا و مربیان شده اند، می گوید: یكی از مهمترین موانعی كه باعث می شود انجمن اولیا و مربیان به اهداف اصلی و مهم خود نرسد و یا مشاركت بین خانه و مدرسه تحقق نیابد، این است كه سیستم تربیتی افراد جامعه و كشورمان فردگرایانه است، یعنی برای انجام كارهای مشاركتی بسترسازی نشده است. متأسفانه باید بپذیریم كه سیستم تربیت دانش آموزان ما بر مبنای رقابتی و در نهایت استبدادی استوار شده و این در حالی است كه امروز تفكر فردگرایانه در دنیا منسوخ شده است. مسیولان و متولیان امور آموزش و پرورش باید تلاش كنند رقابت ها را به رفاقت ها تبدیل كنند. این رفاقت می تواند محور كار گروهی مشترك قرار گیرد و تا زمانی كه این اصلاح در بینش و نگرش ما شكل نگیرد، شاهد اصلاح رفتارها نیز نخواهیم بود. وی اضافه می كند: این تغییر روش نیز یك شبه و با اهرم های فشار به نتیجه نمی رسد و ما باید برای تحقق این هدف فرهنگ سازی كرده و مشاركت را از همان ابتدای كودكی بچه ها یعنی 4-3 سالگی به آنها بیاموزیم و از اصلاح رفتار مدیران 50 ساله خود دوری كنیم كه حاصلی در پی نخواهد داشت. زارعیان در ادامه می افزاید: یكی دیگر از موانع ما عدم اعتماد والدین به مدارس و بالعكس است. در كارهای مشاركتی، هر چقدر اعتماد بیشتر باشد، مشاركت هم بیشتر می شود. یعنی اگر اولیا به مدرسه و مدیر اعتماد داشته باشند، فعالیت و مشاركتشان نیز در مدرسه بیشتر خواهد بود. و هر چقدر مشاركت در مدرسه كمتر باشد، نشان دهنده عملكرد نامناسب و غلط مدیر مدرسه است. به گفته زارعیان نكته دیگر این است كه مردم حس می كنند دست گیرنده از آنها بیشتر از دست دهنده است. یعنی والدین احساس می كنند در مقابل فعالیت ها و یا كمك های مالی كه اهدا می كنند، خدمات كمتری ارایه می شود و یا اصلاً ارایه نمی شود. این عامل نه تنها در آموزش و پرورش بلكه در جاهای دیگر نیز احساس می شود. واقعیت تلخ این است كه مدارس ما ارایه خدمات یكسانی ندارند، عدالت آموزشی كم رنگ شده است و مدارس دولتی، غیرانتفاعی ، تیزهوشان و ... هر كدام طبقه بندی های خودشان را دارند. وی می افزاید: انجمن سازوكاری برای مشاركت اولیا به صورت جامع ندارد و همه چیز بستگی به عملكرد خوب یا بد مدیر مدرسه دارد. اگر مدیریت درست عمل كند، مشاركت ها بیشتر می شود و اگر مدیر روشش غلط باشد، به همان نسبت از میزان مشاركت اولیا كاسته خواهد شد. باید بپذیریم گاهی نیز شرایطی پیش می آید كه والدین با توقعات و دخالت های بی جایشان مدیر را به ستوه آورده و عملاً كاری می كنند كه مدیر مدرسه از مشاركت و همفكری والدین دوری كند! منظور این است كه باید اعضای انجمن نیز با حیطه كار خود آشنا باشند و پایشان را فراتر از حد و حدود تعیین شده نگذارند.

زارعیان می گوید: از طرفی، دلیل اینكه مدیران به جنبه مالی مشاركت بیشتر از جوانب دیگر آن اهمیت قایلند، این است كه سبد هزینه های مدارس ما خالی است. یعنی پولی كه سیستم برای نظام آموزش و پرورش در نظر گرفته، به قدری ناچیز است كه مدیر مدرسه برای چرخاندن مدرسه خود به شدت به كمك های مالی والدین نیازمند است. نكته دیگری كه هست، این است كه ثابت شده هر چه سطح دانش و درآمد افراد جامعه افزایش پیدا می كند، به همان نسبت هم به سطح توقع افراد افزوده می شود. امكانات خوب، فضای فیزیكی مناسب، تجهیزات رایانه ای و ... چیزهایی است كه مدیر یك مدرسه با بودجه گرفته شده از دولت و بدون كمك والدین، قادر به ارایه آنها به دانش آموزان نیست. شوراها همیشه مقدمه مشاركت هستند. مدیری موفق است كه بتواند از نظرهای مختلف و متضاد بیان شده به نتیجه قابل قبول برسد. یعنی باید نظریات تمام اعضا را بشنود و تحمل شنیدن حرف های مخالف را نیز داشته باشد و عقاید خود را به افراد جمع تحمیل نكند. داشتن یك تفكر واحد در یك گروه، آن را از حالت مشاركتی خارج كرده و تبدیل به حزب می كند. بنابراین آنچه امروزه مورد نیاز مدارس ماست، همفكری، همكاری و هم اندیشی اولیاست پس بكوشیم موانع را از سر راه مدارس خود برداریم تا به عدالت آموزشی برسیم.

نرگس قربانی


روزنامه همشهری

نظرات کاربران پیرامون این مطلب

انصراف از پاسخ به کاربر