زنان پرده نشین و نخبگان جوشن پوش

زنان پرده نشین و نخبگان جوشن پوش

اکثریت اهل جهنم زنان هستند و مانند آن با کاووش درباره ی سند و روای آنها میکوشد نادرست و یا دست کم مشکوک بودن آنها را اثبات کند.
گروه زنان گوپی
1399/2/12
0 نظر

الف) فاطمه مرنیسی در سال 1940 در شهر فاس در مراکش به دنیا آمد. او در دانشگاه سوربن علوم سیاسی خواند و در دانشگاه براندیس تحصیلاتش را ادامه داد. زمانیکه موفق به اخذ درجه ی دکتری شد یکی از مهمترین فمینیست های اسلامی بود.

 

او استاد جامعه شناسی در دانشگاه رباط مراکش و نویسنده ای پر کار است. او به نقش زنان در اسلام و گسترش تفکر اسلامی توجه زیادی دارد. برخی او را یکی از بزرگترین اسلام پژوهان این عصر می دانند. دو کتاب از مرنیسی به فارسی ترجمه شده است؛ زنان پرده نشین و نخبگان جوشن پوش و دیگری با نام زنان بر بالهای رویا؛ از دیگر کتابهای مرنیسی میتوان به ملکه های فراموش شده ی اسلام، در آن سوی حجاب، و اسلام و دموکراسی اشاره کرد. او درسال 1383 شمسی موفق به دریافت جایزه ی اراسموس م شد، همان سالی که نام دکتر عبد الکریم سروش هم جز برندگان قرار داشت.

ب) زنان پرده نشین و نخبگان جوشن پوش نخستین بار در سال 1380 توسط خانم ملیحع مغازه ای در انتشارات نشر نی ترجمه و منتشر شد و پس از مدت کوتاهی از بازار جمع آوری گردید. اصل کتاب به زبان فرانسه است. مرنیسی در مقدمه ای که بر ترجمه ی انگلیسی کتاب دارد انگیزه ی خودش را از نوشتن این کتاب بیان میکند. او به تاثیر عمیق آموزه های ضد زن برخی احادیث منقول از پیامیر(ص)در نزد مردم اشاره میکند . احادیثی که به واسطه ی آنها زنان از مشارکت در امور سیاسی منع میشوند، خشونت علیه زنان مجاز دانسته میشود و در نهایت به این باور قدیمی که زنان آلوده و دور از اولوهیت هستند و باعث دوری مردان از معنویت میشوند صحه گذاشته میشود.

مرنیسی در این کتاب با بیان احادیثی نظیر آنهاییکه امورشان را به دست زنان می سپارند هرگز سعادتمند نمی شوند سه چیز بد شانسی می آورد: زن،خانه و اسب اکثریت اهل جهنم زنان هستند و مانند آن با کاووش درباره ی سند و روای آنها میکوشد نادرست و یا دست کم مشکوک بودن آنها را اثبات کند. او همچنین به برخی آیات قرآن اشاره میکند، آیاتی که هر کجا بحث از مسیله ی زن در اسلام مطرح میشود بلافاصله مورد استناد و بحث قرار میگیرند. آیاتی نظیر آیه 35 سوره ی احزاب که به برابری مرد و زن اشاره دارد و همچنین به آیاتی از سوره ی نساء که بر اساس آن تفوق مرد بر زن و همچنین حق اعمال خشونت بر زنان روا دانسته شده است و آیه 223 سوره ی بقره که در آن مجوز هر نوع لذت جنسی به مردان داده شده است.

مرنیسی میکوشد با تحلیلی تاریخی معنای این آیات، شان نزول آنها و شرایط زمانی حاکم بر زمان نزول، آیات را بررسی کند. او همچنین تلاش میکند با بررسی زندگی خود پیامیر(ص)و شیوه ی سلوک او با همسرانش چهره ی حقیقی اسلام مورد نظر پیامیر(ص)را نشان دهد و با آوردن گواه های تاریخی نشان دهد که آنچه پیامیر(ص)می خواست چطور تحت تاثیر تفکرات اعراب آن زمان و در کوران حوادث سالهای بعد مسخ شد و گاهی بکلی وارونه نمودار شد. نکته ای که او به آن اشاره میکند و احتمالا قوی ترین دلیل برای توقیف کتاب هم بوده است، بدبینی مرنیسی نسبت به نقش دو تن از خلفای راشدین در تغییر موضع یافتن اسلام در قبال زنان است، اولی عمر بن خطاب، با تعصبی که نسبت به سنت گذشته داشت و میزان نفوذ او در میان اعراب و دیگری امام علی (ع) بخاطر پاره ای مصلحت اندیشی هایش

مرنیسی در این کتاب به طور مشخص به سه الگوی بزرگ زن مسلمان اشاره میکند؛ اولی که به شدت مورد تحسین او و به طور کلی مورد تحسین اغلب فمینیست های مسلمان عرب(اهل تسنن) است ام المومنین عایشه است. مرنیسی او را چهره ای درخشان با ذکاوت و مورد اطمینان معرفی میکند. کسی که با تلاش فراوان سعی در تصحیح و تنقیح احادیث ضد زن و مبارزه باراویان آنها داشت. کسیکه رهبری یک جریان مهم سیاسی پس ازپیامبر(جنگ جمل) را به عهده داشت و کسیکه معشوق و محبوب پیامیر(ص)بود. دیگری ام المومنین ام سلمه است. ام سلمه نیز از صداهای زنانه ی نزدیک به پیامیر(ص)بود. زنی که مطابق تاریخ باعث نزول آیه ی 35 سوره ی احزاب شد و به اعتراف شیعه و سنی زنی بسیار عاقل و با فضیلت بود. و مورد سوم که شاید کمتربه گوشمان رسیده باشد سکینه دختر امام حسین(ع) است. سکینه زنی منحصر به فرد و استقلال طلب، که بنا به شهادت بسیاری از کتب تاریخی سخنور، باهوش و بسیارزیبا بوده است. سکینه شش بار ازدواج میکند و هر بار حق تک همسر بودن را جز شروط ازدواج قرار می دهد. حتی یکبار شرط نشوز را هم در شرایط ازدواج قید میکند.( همینجا اشاره کنم ادعاهای مرنیسی درباره ی سکینه بنا به تحقیقات خود من هم به لحاظ تاریخی کاملا مستند است) مرنیسی بخشی از شخصیت معترض و جسور سکینه را بخاطر نظاره ی ماجرای شهادت پدرش در کربلا و نفرت او از دستگاه حاکم می داند.

مرنیسی از اینکه در آخرین دهه های قرن بیستم دین اسلام از میان تمام ادیان ابراهیمی بیشتر از همه ضد حقوق بشر و دموکراسی و حقوق زنان معرفی میشود گلایه میکند و در جایی از کتاب می پرسد؛ براستی چرا مرد مسلمان شریکی چنین ناقص برای زندگی خود طلب میکند؟

ج) ناگفته پیداست که مباحث مطروحه در این کتاب در بسیاری موارد مختص زنان مسلمان عرب و اهل تسنن است، چرا که دو عنصر تشیع و ایرانی بودن از مطرح شدن بسیاری از مباحث مذکور در بین ما جلوگیری می کند. احادیث فراوانی که از امامان شیعه پس از پیامیر(ص)نقل شده است بسیاری از این عقاید را مردود اعلام میکند، به ویژه احادیثی که از امام محمد باقر(ع) امام جعفر صادق(ع) و امام رضا (ع) نقل شده است. ضمن اینکه مسایلی مانند چند همسری در ایران و در میان توده ی مردم رسم رایج و پذیرفته شده ای نبوده و نیست با تمام این اوصاف چیزی از اهمیت کار مرنیسی برای ما کاسته نمی شود. او بررسی جسورانه ای را در میان احادیث و متن مقدس مسلمانان انجام میدهد و اگر نه در همه ی مسایلی که مطرح میکند؛ ولی حتما در مورد روش علمی و پژوهشی که به کار می بندد قابل تحسین و آموزنده است، چرا که فقه شیعه هم مسایل و موانع خاص خود را در برابر زن مسلمان ایجاد کرده که نیاز به بازبینی و تجدید نظر در آنها بیش از پیش احساس می شود

د) کتاب دیگر مرنیسی که در سال جاری توسط آقای حیدر شجاعی و توسط دفتر نشر و پژوهش دادار منتشر شده است، زنان بر بالهای رویا نام دارد. این کتاب که شامل خاطرات کودکی مرنیسی است به شیوه ای داستانی و حول محور یک پرسش شکل میگیرد: حریم کجاست؟ فاطمه و پسر عموی هم سن و سالش در حریم در کنار پدر و مادر و خواهر و برادر هایشان و همینطور مادر بزرگ و عمه ی مطلقه شان و خدمتکاری به نام مینا زندگی میکنند. حریم جایی است که زنان خانواده در آن هستند و درهای آن بر روی آنها همیشه بسته است. دنیای مادی زنان مراکشی همواره محصور در حریم است. هرچند که با بالهای رویا هر دم از آن میگریزند.

آنها به دنبال یافتن تعریفی جامع و مانع از حریم از آدم های زیادی پرس و جو میکنند. حریم هم میتواند خانه باشد و هم خیمه، گاه دشتهای وسیع متعلق به یک مرد متمول حریم زنانش است، گاه خیمه یا خانه ای کوچک . مادر بزرگ فاطمه به او میگوید : اگر مرزها و موانع را بشناسیم حریم را به درونمان می بریم و آن را به صورت نامریی در می آوریم حریم میتواند تا مرز چشمهای مردان عقب نشینی کند

کتاب در واقع قصه ی مادر فاطمه است. زنی که از روبنده بدش می آید. از لباسهای گشاد و سنگین بیزار است. زنی که دوست داشته باسواد باشد و زنی که حسرت یک لحظه خلوت و تنهایی با همسرش را میخورد. زنی که از زندگی دسته جمعی در حریم بدش می آید.

کتاب سرشار از مفاهیم فمینیستی است. پر است از اعتراض به وضع موجود و در عین علاقه به فرهنگ و سنت بومی؛ اشاره به شیوه ی تبعیض آمیز آموزش و پرورش و جامعه پذیری دختران و پسران که با نزدیک شدن سن بلوغ، کم کم ابعاد وسیع خود را به نمایش مادر فاطمه نمیخواهد دخترانش اینگونه تربیت شوند و حضور گسترده ی فرانسویان در مراکش محیط را مهیا میکند

ه) از آنجا که اغلب فمینیست ها در کشور ما از نزدیک شدن به اسلام پرهیز میکنند و اکثر عالمان زن مسلمانمان متقابلا از فمینیسم احتراز میکنند، متاسفانه در کشور ما مطالعات جدی به این سبک و سیاق در ارتباط با اسلام و حقوق مدنی عصر جدید وجود ندارد- دست کم من ندیده ام! و این در حالی است که در کشور ما در بسیاری شهرها حوزه های علمیه ی خواهران وجود دارد و مقادیر معتنابهی هم مدرسه و موسسه بخصوص در شهر هایی مانند شهر قم به تربیت طلاب زن علوم دینی می پردازند. موسسات دینی در ارتباط با مطالعات زنان وابسته به حوزه های علمیه وجود دارند ولی در طی این سالها دریغ از یک مطلب جدی یا مطالعه ی در خور توجه(!) احیانا اگر کارهای تبلیغاتی و کلیشه ای هم انجام شده است غالبا به دست مردان بوده،برای نمونه کتاب فمینیسم و دانش های فمینیستی که به ترجمه و نقد مقالات دانشنامه فلسفی روتلیج پرداخته را نگاه کنید. تنها نگاهی گذرا بر نقدهایی که به تک تک مقالات وارد شده است نشان از بی اطلاعی ناقدان مقالات از عمق مباحث فمینیستی و برخورد دشمنانه دارد، دست بر قضا هیچ کدام از نوشته ها چه نوشته هایی که ترجمه هستند و چه نقد آنها محصول کار یک زن نیست

شخصا معتقدم اگر مطالعات زنان در حوزه ی علوم اسلامی و فقهی از یک چشم انداز زنانه مورد بازنگری قرار گیرد و اگر طلاب زن علوم دینی ما جسارت نگاه هرمنو تیکی به کتاب و سنت را پیدا کنند؛ مواد خام و پتانسیل های بسیاری برای گسترش مطالعات فمینیستی اسلامی خواهند داشت


معرفی مریم نصر اصفعانی
انجمن جامعه شناسی ایران

نظرات کاربران پیرامون این مطلب

انصراف از پاسخ به کاربر