رویکردهای موجود در مورد نقش زنان در توسعه

رویکردهای موجود در مورد نقش زنان در توسعه

برای دست یابی به توسعه پایدار و درونزا , در هر جامعه ای نیاز به مشارکت زنان احساس می شود . هیچ جامعه ای نمی تواند تنها با نیروی کار نیمی از جمعیت خود , با توسعه جهانی رقابت کند .
گروه زنان گوپی
1399/2/12
0 نظر

● مقدمه:

 

برای دست یابی به توسعه پایدار و درونزا , در هر جامعه ای نیاز به مشارکت زنان احساس می شود . هیچ جامعه ای نمی تواند تنها با نیروی کار نیمی از جمعیت خود , با توسعه جهانی رقابت کند .

از ابتدای صنعتی شدن جامعه شناسان و دیگر صاحب نظران در باره ی مشارکت زنان در امور اقتصادی و توسعه دیدگاهای متقاوتی داشته اند , وهر یک از آنها با توجه به مسایل زمان خود این موضوع را بررسی کرده اند .

با توجه به موقعیت اجتمایی , سیاسی , اقتصادی و فرهنگی موجود ی در جوامع مختلف زمینه ها متفاوتی برای مشارکت زنان در توسعه به وجود آمده است . دامنه ی این تفاوتها بسیار گسترده است , به طوری که برای هر کشور خاص زمینه ی خاصی از مشارکت زنان نیز وجود دارد . حتی نمی توان تمام کشورهای در حال توسه را که شباهت زیادی به یکدیگر دارند , کاملا مشابه در نظر گرفت .

درباره ی ایران نیز در این زمینه نظرات متفاوتی مطرح شده , که تمام آنها با توجه به شرایط خاص اجتماعی , سیاسی , اقتصادی و مهمتر از همه شرایط فرهنگی کشور بوده است . در ادامه به تعدادی از رویکردهای مربوط به زنان وتوسعه اشاره می شود .

● رویکردها:

در زمینه ی نقش زن در توسعه رویکرهای متفاوتی وجود دارد . بعضی از این رویکردها بر اساس نیاز جامعه جدید صنعتی به نیروی کار است , و این که جامعه به تمام نیروی انسانی خود نیاز دارد و بعضی از آنها بر اساس لزوم تساوی زن و مرد و حقوق فردی مساوی آنها است . وبرخی نیز با توجه به نیاز جامعه و این که در هر شرایطی جامعه با کدام شیوه بهتر اداره می شود , نظرات خود را تغییر می دهند .

در مجموع همان طور که در ابتدای سخن گفته شد , هر جامعه ای برای رسیدن به توسعه پایدار نیاز به همکاری تمام نیروی انسانی خود دارد . در کشورهای توسعه یافته با توجه به کم شدن رشد جمعیت و رقابتی که در تولید وجود دارد , جامعه مجبور به استفاده از نیروی کار زنان شد واین وظیفه ای است که جامعه بر عهده ی زنان نیز گذاشته است . تمام زنان در این جوامع می دانند که باید شغلی داشته باشد و جامعه نیز زمینه ی شغلی آنها را فراهم کرده است .

ولی در یک کشور در حال توسعه مثل کشور ما زمینه ی شغلی برای همه ی مردان نیز فراهم نیست زنان هم که در مرتبه ی دوم قرار می گیرند .

▪ رویکرد مذهبی (توسعه انسانی ) :

بر اسا س این رویکرد توسعه عاملی برای بهینه سازی کیفی سطح زندگی معرفی شده است . زنان در این رویکرد حتی اگر در نظام تولید صنعتی شرکت نداشته باشند , یعنی در بازار کار شغلی نداشته باشند , باز هم در روند توسعه نقش اساسی ایجاد می کنند . آنها با تربیت نیروی کار و فراهم کردن محیط آرام در منزل شرایط مناسب کاری را برای مردان فراهم می کنند . در این رویکرد از زنان به عنوان مهمترین عامل توسعه انسانی یاد شده است. و این موضوع ( توسعه انسانی ) با توسعه فرهنگی , اقتصادی و صنعتی هم ارزش در نظر گرفته شده است . این دیدگاه زنان را تشویق می کند که به انجام وظایف مادری و همسری خود مشغول باشند و لزومی نمی بیند که آنها در نظام کار بیرون شرکت داشته باشند . واین کار در حقیقت تشویق زنان برای حفظ نقش سنتی آنها است .

نقش مادری شاید مهمترین نقش هر زنی باشد , ولی در دنیای امروز یک مادر تحصیل کرده و شاغل , خیلی بهتر می تواند مسایل و مشکلات فرزند خود را درک وحل کند . این رویکرد بیشتر در جوامع مذهبی ودر حال توسعه , از جمله ایران به چشم می خورد و شاید دلیل آن نقش پررنگ مذهب در جامعه ی ماست و این فکر که یک زن در درجه اول یک مادر است . شاید عملکرد بر اساس این روش در شهرهای کوچک مشکلی ایجاد نکند و حتی بهترین نوع عملکرد باشد , ولی در شهرهای بزرگ و مخصوصا تهران زیاد عملی نیست زیرا خیلی از خانواده ها در شهرهای بزرگ با مشکل مالی مواجه هستند و جدا از امر توسعه , خانواده به حقوق زن نیز نیاز دارد .

▪ رویکرد فمینیستی :

فمینیست با اندیشه دفاع از حقوق زنان به وجود آمد , و از همان ابتدای فعالیت خود تمام تلاش خود را برای آگاهی زنان از حقوق خود انجام داده است . فمینیست ها یکی از دلایل در حاشیه قرار گرفتن زنان را ماندن آنها در خانه وعدم شرکت در فعالیت های اجتمایی می دانند . در نتیجه به نظر آنها همه ی زنان باید در فعالیت های اجتماعی و روند توسعه شرکت داشته باشند . این حق تمام زنان است که مستقل باشند . به نظر آنها جامعه بایدزمینه ی اشتغال زنان را فراهم کند . آنها شدیدا با عقاید سنتی مخالفند .

شاید این رویه در آینده برای تمام جوامع الزامی شود ولی نمی توان یک جامعه سنتی را یک شبه تغییر داد . ابتدا باید شرایط اجتماعی برای اشتغال زنان فراهم شود و خود زنان نیز آمادگی و تمایل حضور در جامه را پیدا کنند , تا تغییر در جامعه صورت گیرد و زنان نیز نقش خود را در توسعه ایفا کنند .

▪ رویکرد عدالت جنسیتی :

طرفداران این رویکرد معتقد اند زنان امروز به اندازه ی مردان توانایی دارند و استفاده نکردن از این نیروی کار آماده باعث به وجود آمدن نا هنجاری در جامعه می شود .

سرمایه انسانی با سرمایه طبیعی که در صورت بی توجهی و عدم استفاده می تواند دست نخورده باقی بماند، متفاوت است. سرمایه انسانی در صورت بی توجهی و عدم به کارگیری سبب بروز ناهنجاری های اجتماعی، بحران ها و به طور کلی ایجاد ناامنی سیاسی و اجتماعی می شود .

پیش بینی و برآوردهای مربوط به جمعیت زنان طی سال های آینده حاکی از رشد قابل توجه متقاضیان کار زن و بالا رفتن مهارت های ذهنی و عملی ایشان است. توسعه دانایی محورایجاب می کند که کشور اسلامی ایران از این سرمایه انسانی با ارزش بهره مند شود.

از همین روست که اعتقاد داریم رویکرد عدالت جنسیتی می بایست در برنامه ریزی توسعه مد نظر قرار گیرد. رویکردی که اساسش توازن است و ساختار نابرابر و تبعیض آمیزعلیه زنان را مورد توجه قرار می دهد. این رویکرد در پی ارایه فرصت های مساوی برای زنان مانند مردان درکلیه بخش های اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی و سیاسی است تا زمینه را برای عدالت اجتماعی مهیا کند. در واقع رعایت انصاف و عدالت ایجاب می کند که زنان نیز در فرآیند سیاست گزاری، تصمیم سازی و تصمیم گیری مشارکت کنند و با تصویب قوانین از حقوق کامل برخوردار باشند.(شجاعی , زهرا , مجله فرزانه )در ایران سه نوع نگاه وجود دارد برای اینکه یک سازمان را دارای رویکرد جنسیتی بنامیم, یک نگاه این است که تعدادبرابر زنان و مردانی که در یک سازمان وجود دارد -نشانگر رویکرد جنسیتی یا فقدان آن درسازمان است. نگاه دوم مربوط می شود به سیاست ها وبرنامه های سازمانی است که بر روی مسایل زنان متمرکز است.نگاه سومی هم وجود دارد و آن نتایج و ذینفعان اصلی برنامه ها است .

همه این نگاه ها مهم است.هم تعداد؛هم برنامه و هم نتایج. حضور زنان در سازمان هایی که بخشی از جامعه مدنی هستند بسیار مهم است. ولی به این معنا که این تعداد نمایشی نباشد و این زنان به مسایل جنسیتی آگاه باشند و در راه احقاق حقوق مساوی برای تمام زنان جامعه مبارزه کنند و به خصوص نسبت به احقاق حقوق زنان اسیب پذیر و اقلیت ها حساس باشند. ( رستمی , الهه , ماهنامه عرصه سوم )

● تبدیل رویکرد زنان و توسعه به رویکرد جنسیت و توسعه :

تفاوت میان رویکرد زنان و توسعه و جنسیت و توسعه در بعضی مواقع تصنعی بنظر می رسد. هر دو رویکرد فوق استراتژیهای سیاسی با هدف بهبود شرایط زندگی زنان می باشند. و هر دو رویکرد با نبود منابع کافی مواجه بوده اند.اما نقطه ضعف اساسی رویکرد زنان و توسعه ،. آن بود که زنان را جدا از مردان در نظر می گرفت. رویکرد جنسیت و توسعه نیز با مشکلاتی همراه بوده است. از آنجا که مفهوم جنسیت هم زنان و هم مردان را در بر می گیرد، ممکن است مفهومی خنثی در نظر گرفته شود و این موضوع که در رتبه بندی جنسیتی مردان در جایگاه بالاتری قرار دارند مورد انکار قرار گیرد. بنابراین، تحلیل جنسیتی به معنای نگریستن به تفاوتها نیست بلکه به معنای تحلیل چگونگی منجر شدن تفاوتهای مذکور به نابرابری در قدرت میان زنان و مردان می باشد.

به نظر می رسد که امروزه جنسیت به یک واژه ی صحیح از لحاظ سیاسی تبدیل شده است. باورعمومی بر این است که برنامه های جنسیت و توسعه، در مقایسه با زنان در توسعه، دارای تمرکز ساختاری بیشتر می باشند چرا که بر روابط میان زنان و مردان می پردازند. یکی از پیامدهای این وضعیت این بوده است که برخی از گروهها نتیجه گیری کردند که توجه به زنان به تنهایی دیگر توجیه پذیر نیست و علت وجودی سازمان های صرف زنان را رد کردند.

نکته مهم آن است که سازمانهای جامعه مدنی باید همواره به خاطر داشته باشند که جنسیت مفهومی تحلیلی است. به کار گیری یک رویکرد مبتنی بر جنسیت و یا تحلیل جنسیتی به این معناست که سازمان ها تاثیر (بالقوه ی) سیاست ها، برنامه ها و فعالیت های خود را بر زنان، مردان و روابط میان آنان ارزیابی می کنند. این به آن معنا نیست که سیاستها و برنامه های دارای تمرکز ویژه بر زنان و/ یا مردان توجیه پذیر نیستند. گروه های هدف و فعالیت های استراتژیک همچنان به موقعیت های محلی بستگی خواهند داشت. بنابراین برای سازمان های جامعه مدنی یک رویکرد جنسیتی به معنای تقویت استراتژی هایی است که به اصلاح تفاوتهای جنسیتی می پردازد. این استراتژیها می توانند به صورت جداگانه و یامشترک بر زنان و مردان تمرکز داشته باشند. ( جنسیت , توسعه و جامعه ی مدنی , عرصه سوم )

● نتیجه گیری :

در بیشتر تعریف هایی که از توسعه و جوامع توسعه یافته می شود , حضور زن در جامعه و فعالیت مستقیم او در جامعه یکی از شاخص های اصلی توسعه یافتگی است .

با توجه به این تعریف هر جامعه ای که بخواهد از روند توسعه جهانی عقب نماند باید زمینه ی اشتغال زنان در جامعه را فراهم کند . و این تغییر بزرگی برای جامعه ی ماست .

ایجاد هر تغییر عمده ای در جامعه نیاز به زمینه سازی دارد , و یکباره صورت نمی گیرد . جامعه ما نیز باید از نیروی متخصص زن خود برای پیشبرد اهداف توسعه کشور استفاده کند و کم کم زمینه ی کاری را برای دیگر زنان جامعه فراهم کند . برای این کار ابتدا باید فرهنگ سازی لازم برای اشتغال زنان تمام قشرها صورت گیرد .


پرستو شاطری کارشناس مطالعات زنان ارسال از مجید زواری
اند 1610 شکده روابط ب 1610 ن الملل www irtt ir

نظرات کاربران پیرامون این مطلب

انصراف از پاسخ به کاربر