پول!!

پول!!

هرکسی که گفته پول نمی تواند خوشبختی را بخرد،بطور حتم نمی دانسته که برای خرید کجا باید برود...
گروه زنان گوپی
1399/2/12
0 نظر

▪ ویرجینیا وولف در کتاب اتاقی از آنِ خود سوال می کند که چرا زنان فقیر هستند؟ چرا زنانی که تمام عمر خود را صرف کار و فعالیت می کنند؛ تنها آنگاه که به پول و سرمایه ای نیاز پیدا میکنند متوجه فقر شرم آور جنسیت خود میشوند ؟

 

او در کتاب خود از بزرگترین نویسندگان زنی صحبت می کنند که نه تنها اتاقی از آن خود برای نوشتن و تمرکز کردن نداشته اند بلکه همواره از اینکه به آنها به چشم یک هیولا نگاه شود در هراس بوده اند، زنانی که آنقدر فقیر بودند که هر بار تنها میتوانستند یکی دو بسته کاغذ بیست و پنج ورقی بخرند تا بلندیهای بادگیر یا جین ایر را روی آنها و در اتاق نشیمن خانه، بدور از امکان تجربه جایی بیش از آن، بنویسند. ..اتاقی از آنِ خود نوشته ای ارزشمند درباره ی زن و داستان است که البته به مسیله ی فقر زنان نیز اشاره می کند.

در واقع وولف فقدان درآمدی قابل قبول و مستمر برای زنان را، در کنار عدم تجربه ی تاریخی در داستان نویسی، فقدان تجربه های مکانی متنوع و عدم آگاهی نسبت به جنسیت خود، از جمله مسایلی می داند که بر داستان نویسی زنان تاثیر گذار بوده است.

▪ فقر مالی نه تنها بر داستان نویسی که در تمام عرصه های فعالیت زنان تاثیر غیر قابل انکاری داشته است. از عمومی ترین حوزه ها همچون اقتصاد و سیاست تا خصوصی ترین حوزه ها و روابط خانوادگی، فقر زنان همواره برای آنان مشکل آفرین بوده و باعث حذف آنها از تصمیم گیری های مهم و کلان در حوزه های سیاسی و حتی خانواده شده است. ناگفته پیداست که فرهنگ سنتی ما که زنان را به لحاظ اقتصادی وابسته به مردان تعریف می کند، بطور خاص مشکلاتی برای زنان ما در پی داشته است، هر یک از ما ممکن است تجربیات تلخی در این زمینه داشته باشیم.

زنان عموما بسیار فقیر هستند و بطور عرفی نباید برای این قضیه اهمیت و ارزشی قایل باشند، تا آنجا که حتی زنان شاغل ما هم معمولا مدیریتی بر درآمد خود ندارند و چه بسیار پیش آمده است که زمانیکه نیاز مالی خانواده به درآمد آنها مرتفع میشود به دستور همسران خود خانه نشین میشوند و یادگرفته اند که سپاسگزار هم باشند. اغلب مردها دوست ندارند همسرانشان بیرون از منزل کار کنند و اغلب زنان پس از بچه دار شدن هم از جانب اطرافیان و هم از جانب خانواده خود و همسرشان از کار کردن منع میشوند آنها برای اینکه به الگوی مادر و همسر خوب و فداکار وفادار بمانند تمکین می کنند و براحتی از حقوق و مزایا و سوابق کاری و تجربیات خود می گذرند. دوبوار در کتاب وانهاده داستان یکی از این مادران و همسران خوب و فداکار و در عین حال متخصص را روایت میکند

▪ حرف های فراوانی در این زمینه گفته اند و میگویند و خواهند گفت. هدف من در این نوشته اصلا بررسی و موشکافی مسیله ی فقر زنان و مشکلات ریز و درشتی که در پی خواهد داشت نیست. هر زنی تنها با مراجعه به زندگی خود و برآورد میزان وابستگی به پدر و همسرش براحتی میتواند مشکلاتی را که در صورت فقدان آنها، جدایی و طلاق و یا حتی اقدام به یک فعالیت اقتصادی برایش پیش خواهد آمد ببیند.

در این سالها کتابهای بسیار زیادی در ارتباط با روش های ثروتمند شدن بطور کلی و ثروتمند شدن زنان بطور خاص به رشته ی تحریر درآمده است که اخیرا یکی از آنها را که به فارسی برگردانده شده است. کتابی تحت عنوان دختران خوب ثروتمند میشوند اگر ؟! 75 اشتباه قابل اجتناب که زنان با پول انجام می دهند نوشته ی دکتر لوییس پی فرانکل که خواندنش دست کم برای من بسیار جالب بود.

▪ در این کتاب آمده است که پول قدرت است و به دختر بچه ها آموزش داده نمیشود که قوی باشند، بلکه به آنها آموزش داده میشود که خوب باشند. به پول فکر کردن و اهمیت قایل شدن برای آن، کار بی اهمیت و ناپسندی است. اگر بخواهیم خیلی فمینیستی به قضیه نگاه کنیم احتمالا این طرز تفکر ریشه در سلطه ی مذکر و تلاش برای وابستگی و زیر دست کردن زنان در فرهنگ پدرسالاری دارد. تلاش برای خانه نشینی و داشتن اهرم اجبارعلیه زنان که صد البته بیراه هم نیست.

منتهی فعلا محل بحث ما نیست

در این کتاب نویسنده معتقد است که زنان باید فکر ثروتمند شدن از طریق ازدواج با یک مرد ثروتمند را از سر بیرون کنند و برای استقلال مالی خودشان تلاش کنند چون هر زنی برای حفظ امنیت و استقلال خود باید کیف پول خودش را داشته باشد . زنها باید ترس ها و اضطرابهای ناشی از افسانه هایی که درباره ی ناتوانی زنان از کسب ثروت گفته و نوشته شده است که از نظر علمی خلاف آن ثابت شده است-را کنار بگذارند و از همین حالا برای کسب ثروت و تحقق رویاهای مالی خود اقدام کنند چون یک دختر از تولد تا 18 سالگی به والدین خوب، از 18 تا 35 سالگی به یک ظاهر خوب ، از 35 تا 45 سالگی به یک شخصیت خوب و از آن پس به پول نیاز دارد

نویسنده اذعان میکند که الگوی یک زن از چیزهایی که میتواند و میخواهد باشد بسیار محدود تر از الگوی یک مرد است، اما باید توجه داشت که الگوها اگرچه اغلب به زندگی ما نظم و جهت می دهند، در بسیاری مواقع هم باعث محدودیت نگاه و در نتیجه انتخاب ها و عرصه ی تجربیات ما میشوند

▪ پیدا کردن شجاعت و اعتماد به نفس ورود به برنامه های مالی، با امتحان و تجربه ی آنها ممکن میشود. زنان اغلب از درگیر شدن در امور مالی و اقتصادی به دلایلی نظیر ترس، عدم اعتماد به نفس و یا لطمه نزدن به غرور سرپرست زندگی خود طفره می روند و اینگونه قربانی و مرعوب پیام های اجتماعی نظم مردسالار حاکم بر جامعه میشوند. من واقعا نمیدانم که چرا تجاهل و اصرار به نمایش آن از جانب زنان اینقدر برای مردان و حتی خود آنها جذاب است، توگویی خود آنها نیز باور کردند که نفهم بودن و تجاهل بخصوص در امور مهم و سرنوشت ساز مترادف با جذابیت و زنانگی است.

به گفته نویسنده زنان از مادرانشان یاد گرفته اند که خنگ بودن درباره ی پول آنها را برای مردان جذاب تر می کند! به هر حال او از زنان میخواهد که سکان دار کشتی مالی خود باشند و این فرض را که مردان باید از پول مراقبت کنند و زنان از مردان کنار بگذارند. از مهمترین توصیه هایی که در این کتاب مرتب تکرار میشود آغاز به پس انداز کردن بطور مرتب( به هر میزان که باشد) و تمرین دانستن درباره ی و صحبت کردن از پول و مسایل اقتصادی است

▪ نویسنده در این کتاب توصیه های فراوانی برای زنان اعم از شاغل و خانه دار-دارد که من تنها به چند مورد از آنها که دست کم برای خود من جالب و آموزنده بوده است اشاره میکنم.

ابتدا اینکه در مسایل مالی به آدمهای مدعی همه چیزدانی که اطرافتان هستند اعتماد نکنید.

ـ درآمد خود را بدون دلیل در اختیار همسر و فرزندانتان نگذارید، چرا زنان هم از افراد نگهداری می کنند و هم هزینه ی آن را می پردازند؟

ـ نگهداری از دارایی های مادی و لوازم و وسایل موجود برای پرهیز از هزینه ی تجدید و تعمیر آنها ضروری است.

ـ نگهداری از سلامت جسمی برای پرهیز از مبتلا شدن به هزارو یک بیماری و هزینه های درمان بالا در عین حفظ نشاط و تندرستی برای لذت بردن از زندگی و پول.

ـ پرهیز از خرید های احساسی، بخصوص در موارد خرید های کلان، برای هر خرید بیش از 50 هزار تومان کمی تعلل کنید.

ـ پرهیز از پرداختن بیعانه بخصوص برای خرید های کلان برای اینکه فرصت تامل پیدا کنید.

ـ تهیه ی لیست خرید و مجبور کردن خود به پایبند ماندن به آن و پرهیز از هر خرید اضافی.

ـ پرهیز از خرید اینترنتی و خرید با کارت اعتباری برای هر خرید احساسی تنها کافی است که به یاد بیاورید برای پرداختن وجه آن چند ساعت کار کرده اید.

ـ فقط برای خرید به فروشگاه بروید نه برای تفریح یا دیدن اجناس و مدل های جدید.

ـ حتی المقدور از رفتن به حراجی ها و خرید اجناس بنجل ارزان قیمت خودداری کنید زنان پنج برابر بیشتر از مردان احتمال دارد چیزی را فقط بخاطر اینکه حراج بوده بخرند و دوبرابر بیشتر از مردان اجناسی را می خرند که نیاز ندارند.

ـ پرهیز از تسکین درد و ناراحتی با خرید بیهوده.

ـ سوال پرسیدن و کنجکاوی و اطمینان در مورد کالایی که میخواهید بخرید.

ـ پایبند نشدن به رشته ی تحصیلی برای پیدا کردن کار و رفتن به سوی فضاهای کار مردانه تر؛ چون ـ متاسفانه هرچه فضای کار مونث تر باشد،درآمد و پیشرفت در آن کمتر است.

و

نویسنده میگوید منتظر یک شاهزاده با اسب سفید نباشید که برای شما یک خانه با حصار سفید بخرد؛ خودتان آنرا بخرید.


critic

نظرات کاربران پیرامون این مطلب

انصراف از پاسخ به کاربر