رمان بی تقصیر
معرفی رمان بی تقصیر
رمان بی تقصیر اثر مهسا بشیری است.کتاب بی تقصیر داستان دو دختری را روایت می کند که قصد دارند برای همیشه در کنار هم باشند.اما در مسیر رسیدن به خوشبختی با دردسر بزرگی به نام عشق روبرو می شوند.
خلاصه ای از کتاب
وقتی انسان یاده خاطرات قدیمیش میوفته دلش خیلی به اون خاطرات تنگ میشه، گریه ها،شادی ها،قهرکردن بادوستاش، دعوا کردن با مادرش و خیلی چیزای دیگه.... دلش میخواد بازم اون روزا تکرار بشن ولی دیگه امکان نداره ،دیگه برگشتن به اون دوران امکان پذیر نیس ..... بیدار شدم به ساعته مچیم نگاه کردم ساعت 26:9 دقیقه بود یه دفعه زود از جام پریدم خیلی دیرشده بود الانا بود که رها بهم زنگ میزد....
پتو رو کشیدم کنار و بلند شدم بدو بدو دویدم سمت روشویی تا صورتمو بشورم بعد از شستن دست و صورتم اومدم اتاقم و موهامو شونه کردم شلوار لی سیاهم رو پوشیدم که یه دفعه گوشیم زنگ خورد....به صفحه گوشیم خیره شدم رها بود سریع تماسو وصل کردم بدون این که اجازه بدم حرف بزنه گفتم _صبر کن الان میام
و گوشی رو قطع کردم....
پسری که تو جلو فرمان نشسته بود گفت: _هویی خانم حواستون کجاست مگه نمیبینی داره ماشین میاد منم که دیگه خونم به جوش اومده بود _ببین اقا پسر میزنم میکشمت ها به جایه این که من روی تو عصبانی بشم تو طلب کاری ....خاک توسره اون مربی که به تو ماشین یاد داده _ حرف دهنتو بفهم که هر چی از دهنت در میاد میگی حیف ک زنی و گرنه بدون این که بزارم حرفشو ادامه بده گفتم نمیدونم هر وقت شما مرد ها کم میارین میگین حیف که زنی د اخه اگه من زن نبودم میخواستی چیکار کنی همون لحظه بود که رها گفت مهتاب بسته دیگه بیا بریم
_نه صبر کن ببینم حرفش چیه اخه
_اوووووو میخوای کل کل کنی که به این خانم میگی صبر کن
بیشین بینیم باو
_د ببند اون تویله رو الاغ تو بلد نیستی حرف خودتو بفهمی حالا چه برسد...
همین حالا ادامه ی این رمان عاشقانه رو دانلود و مطالعه کنید.
برای شما
رمان عاشقانه ی دیگری آماده کرده ایم به نام ملکه تنهایی همین الان این
رمان عاشقانه رو دانلود کنید.