دانلود رایگان رمان ارثیه پر دردسر pdf _ مجله مادر و کودک گوپی

دانلود رایگان رمان ارثیه پر دردسر pdf _ مجله مادر و کودک گوپی
دانلود رایگان رمان ارثیه پر دردسر pdf _ مجله مادر و کودک گوپی
رمان ارثیه پر دردسر داستان یک ارثیه بزرگ است که تعدادی از پسر و دختر ها برای گرفتن آن ارثیه به خانه ی عمه خانم می روند و در آن جا زندگی می کنند اما یک نفر پیدا می شود که مدعی اموال است.
1399/11/13
0 نظر
10850 بازدید
عنوان حجم دانلود
دانلود رایگان رمان ارثیه پر دردسر 3 مگابایت

دانلود رمان ارثیه پر دردسر

 

 معرفی رمان ارثیه پر دردسر:

رمان ارثیه پر دردسر داستان یک ارثیه بزرگ است که تعدادی از پسر و دختر ها برای گرفتن آن ارثیه
 
به خانه ی عمه خانم می روند و در آن جا زندگی می کنند اما یک نفر پیدا می شود
 
که مدعی اموال است.
 

خلاصه ای از کتاب:

من روشنک کیانی، تنها بازمانده از خانواده 4 نفره سینا کیانی هستم. سینا پدرم و

مهناز مادرم بود. یه برادر داشتم که از من 2 سال کوچیکتر بود. پنج سالم بود که بابا

اینا تصادف کردن، من اون شب خونه خاله مهتاج که مامان مهتابه بودم.
 
الان 20 سال  از اون شب گذشته. من یه جورایی بین سه تا خانواده تقسیم شدم.
 
تا دبستانم تموم  بشه خونه خاله مهتاج بودم، راهنمایی و دبیرستانو خونه دایی مسعود
 
دانشگاهو  سرکارم که خونه عمو سعید، مهتاب و بهداد بچه های خاله مهتاج اند
 
سحر دختر  داییمه، پرستو و پویا هم بچه های عمو سعیدم اند
 
البته پویا یه ده سالی هستش که  رفته آمریکا، البته قراره که برگرده
 
واسه همین من دوباره برگشتم خونه دایی.
 
 داشتیم حرف میزدیم که پرستو اومد داخل اتاق و گفت: بهداد می گفت دیشب یکی

بهش زنگ زده، رفتن بیرون، مثل اینکه عمه مریضی سنگینی داره، گفتن یه چند

وقت دیگه ای بیشتر زنده نیست، دکتر گفته اگه محیط اطرافش شاد باشه، راحت تر

این دوران و می گذرونه.
 
اون گفته که عمه در هر صورت اموالشو به ما می بخشه

ظاهرا اونم با کار عمه مخالف بوده اما وقتی دیده اون از قبل وصیت نامه اش رو تنظیم

کرده بوده
 
حتی قبل اینکه به کسی چیزی بگه اسم ماها رو توش آورده نظرشو عوض

کرده و خواسته هر جوری هست به عمه کمک کنه، از بهداد خواهش کرده تا بیشتر

فکر کنه، بهدادم فکراشو کرده و اومده به بابا اینا گفته، بهشون گفته می خواد این

کارو واسه عمه انجام بده، دیگه نمی دونم چی گفته که اما دکتر زنگ زده و با بابا و

دایی حرف زده، ظاهرا راضی شدن، اما خاله و زن دایی قهر کردن، این وسط مامان

من خوشحاله...
 
حتما ادامه ی این داستان جذاب رو مطالعه کنید.
 
برای شما رمان عاشقانه ی دیگری آماده کرده ایم به نام بحران زاده همین حالا این رمان رو دانلود و مطالعه کنید.

نظرات کاربران پیرامون این مطلب

انصراف از پاسخ به کاربر