دانلود رایگان رمان راهی نفس گیر pdf عاشقانه و غمگین _ مجله مادر و کودک گوپی

دانلود رایگان رمان راهی نفس گیر pdf عاشقانه و غمگین _ مجله مادر و کودک گوپی
دانلود رایگان رمان راهی نفس گیر pdf عاشقانه و غمگین _ مجله مادر و کودک گوپی
رمان راهی نفس گیر نوشته ی خاطره افروز و روژان محجوب می باشد.رمان راهی نفس گیر این داستان پر از ماجراهای زیبا و جذاب است...
1399/12/29
1 نظر
16921 بازدید
عنوان حجم دانلود
دانلود رمان راهی نفس گیر 2 مگابایت

دانلود رمان راهی نفس گیر

 
 همین حالا از محصولات جذاب ما دیدن کنید.

 معرفی رمان راهی نفس گیر: 

رمان راهی نفس گیر نوشته ی خاطره افروز و روژان محجوب می باشد.
 
رمان راهی نفس گیر این داستان پر از ماجراهای زیبا و جذاب است...
 

 خلاصه ای از کتاب:

 -اسم-یگانه-فامیلی مکث کردم به سقف خیره شدم دوباره پرسید مجبوری گفتم
 
-موحد-چندسالته-بیست سه  صدای پوزخندشو شنیدم-حس نمیکنی
 
واسه این کارا هنوز بچه ای سرمو انداختم پائین نیش خندی گوشه لبم  جاخوش کرد
 
-جناب سروان-سرگرد-همون سرگرد حوصله نصیحت ندارم که گوشم بدجور پـــر-وقتی شاکی

رضایت نداد میفهمی این نصیحت چیه که گوشات پره از روی صندلی بلندشدم خم شدم روی
 
میز مامور کمی عقب  رفت-یعنی چی جناب سروان...اکه جناب سرگرد-یعنی اینکه شاکی
 
نمیخواد ازاد بشی-تو رو به روح امواتت راضیش  کن نون یه خانواده به
 
من وصل-با کیف قابی-اون شغل دومم خندید-جدی پس شغل اولت حتما ماشین دزدیه-نه

دیگه جناب سرو..سرگرد اینقدر پیشرفت نکردم اون کار پدربزرگ خدا بیامرزم بود خندش عمیق شد از پشت میز

کنار اومد درباز کرد-سربازاحمدی به اون خانوم اقا بگو بیان احمدی احترام گذاشت
 
 به خودم تو آینه نگاه کردم اصلا اهل آرایش یا بقول خانجون خدابیامرز ک به
 
دیار باقی پیوست آرابیرا نبودم مقنعه ی بلندمو سرم کردم و دستی به مانتو قدیمم کشیدم از پلها
 
پایین اومدم سیاوش داشت موتورشو تمیز میکرد که بجونش وصل بود واس جورکردن پولش زمین
 
زمان بهم دوخت روی پله نشستم بندا کتونی هامو محکم بستم کوله پشتیمو روی شونم انداختم سیاوش
 
سرش بالا اورد ابرو کج کرد-باز نری بیوفتی گوشه هُلُفتونی- ببند دهنتو سیا

کنار حوض ایستادم دستمو تو آب فرو بردم سرد بود ازش به صورتم زدم بهم جون میداد
 
-به ننه بگو رفتم دنبال کارصداش به گوشم رسید داد زد-چی؟
 
 سوالم واضح بود من چیم از اون کمتر که ردم میکنی-اق دانیال یا من گیجم یا شما مجهول
 
حرف میزنید-چرا نباید  مال من باشی یگانه چرا اون وقتی باهات حرف میزنه باید بخنده عصبی گفتم
 
اها حالا گرفتم چی میگی بهتر اشتب  نکنی این مسئله کش ندی...
 
حتما ادامه ی این داستان جذاب رو دانلود کنید.
 
برای شما رمان عاشقانه ی دیگری آماده کرده ایم به نام پرواز برای جدایی حتما همین حالا
 
این رمان عاشقانه رو دانلود کنید.
 

نظرات کاربران پیرامون این مطلب

انصراف از پاسخ به کاربر
 
پرسش
موافقم0
مخالفم0
....   (پنج شنبه 22 دی 1401)
بدک نیست